2777
2789

اخّاذی = تلکه، زورگیری، خِفت‌گیری

اخذ = دریافت، گرفتن، دریافت کردن

اخبار (جِ خبر) = آگاهی، شنیدنی، تازه، رسیده، گفتنی، پیام

اختتامیه = آیین پایانی، پایان‌بخش

اختراع = نوآوری، نوآفرینی، برساخته

اختصار = گزیده بودن، گزیدگی، کوتاهی، چکیدگی، فشردگی

اختصاص دادن به = پرداختن به، ویژه ساختن برای، ویژه کردن

اختصاصی = ویژه

اختلاس = دزدی، ربایش، ربودن

اختلاط = آمیختگی، درهم آمیزی

اختلاط کردن = گپ زدن، گفتگوی خودمانی، درد دل کردن

اختلاف = ناسازگاری، جدایی

اختلاف فاحش = جدایی آشکار

اختلال = نارسایی، آشفتگی، پریشانی

اختناق = خفگی؛ تنگنا

اختیار = دسترسی، آزادی، توان، گزینه

اختیار تام = دسترسی بی‌مرز

اختیار کردن = گرفتن، برگزیدن

اخراج = بیرون کردن، راندن

اخلاص = پاکی، یکدلی

اخیر = گذشته، تازه، تازه گذشته، تازه به پایان رسیده

اخیراً = به تازگی، تازگی‌ها، در گذشته نزدیک، همین چند وخت (وقت) پیش

اد

ویرایش

اَدا = به‌جا آوردن، گزاردن، انجام دادن

ادا بازی = گُنگ بازی، خاموش بازی، بی‌صدا بازی (سِدا)

ادا و اطوار = ناز و کرشمه

ادا درآوردن = بازی درآوردن، بازیگری

اداره = سازمان، ستاد، دیوان، سرپرستی، گرداندن، گردانندگی

ادامه = دنباله، پیگیری

ادامه دادن = دنبال کردن، پیگیری کردن، پی گرفتن

ادامه دادن به زندگی = سر کردن، به‌سر بردن، زنده ماندن، زندگی کردن، جان به در بردن

ادرار = پیشاب، میزش، آبگونه

ادراک = دریافت، پی بردن، آگاهی، شناخت، دریافتن

ادغام = یکی شدن، درهم فرورفتن، یکپارچه شدن، درآمیختن، درهم تنیدگی

ادلّه (جِ دلیل) = دستاویزها، ریشه‌ها، گواه‌ها

اَدوار = دوره‌ها

ادیان = آیین‌ها

ادیب = سخندان، سخن‌شناس، سخن‌سنج، سخن‌پژوه

اذان = بانگ نماز

اذعان کردن = پذیرفتن، بازگو کردن

اذیت = آزار، رنج، گزند

اذیت کردن = آزار رساندن/دادن، رنجاندن، آزردن

شهر پره اَ مرداى عزب كه رحم نكردن حتى به دریاى خزر كشور پر دستاى خالى قهرمانا مستاى خزن آ، غم پره تو كوچۀ قدیمى خسته س اونى كه پوچ یه ورى نى داغونه باغیرته هنرمند میسازه مورچۀ خمیرى پهلوون پى قفس و جنگه میدون پر هوس و سنگه پس بیخیال شو نفسو تنگه پى دود نرو، مغز خسته س و منگه پروانه شده پاره اَ پیله تو بازار هرچى كاره تعطیله همه وزّه، بزن دررو پرچم نه پایه داره، نه میله یه شب، شب شبِ تیره انگار روح اَ تنت میره دل از ننه بابا، از رفیق حتى از وطنت سیره دل بد، بد شده پاره صدامم خشو كه داره بگو من از سنگم دیگه بگو زورش چقده، تهشو بذاره.                     کاربرمردهستم🧔🧔🧔

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ناراحت نمیشی بپرسم برا چی من بگم تو اگاهی گفتن تهش مجبورم بگم اخبار

فارابی می گوید من مدینه ای یافتم به نام فاسقه که مردم ان حق را می دانند از ان گریزانند اما من می گویم بین دانستن حق و عمل به ان یک شجاعت و فکر فاصله هست

💋🌹

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

درود بر شما 💚

❤️❤️❤️❤️ممنون از اینکه مانند بعضی ها دلمو نشکوندی

شهر پره اَ مرداى عزب كه رحم نكردن حتى به دریاى خزر كشور پر دستاى خالى قهرمانا مستاى خزن آ، غم پره تو كوچۀ قدیمى خسته س اونى كه پوچ یه ورى نى داغونه باغیرته هنرمند میسازه مورچۀ خمیرى پهلوون پى قفس و جنگه میدون پر هوس و سنگه پس بیخیال شو نفسو تنگه پى دود نرو، مغز خسته س و منگه پروانه شده پاره اَ پیله تو بازار هرچى كاره تعطیله همه وزّه، بزن دررو پرچم نه پایه داره، نه میله یه شب، شب شبِ تیره انگار روح اَ تنت میره دل از ننه بابا، از رفیق حتى از وطنت سیره دل بد، بد شده پاره صدامم خشو كه داره بگو من از سنگم دیگه بگو زورش چقده، تهشو بذاره.                     کاربرمردهستم🧔🧔🧔

پس اینهمه کلمه انگلیسی و فرانسوی و ... که جز زبانمون شده چی

صدا سیما ک نمون پاره کرده باهاشون

ولی خودشون فقط دارن تو تلویزیون عربی زر زر میکنن 

یکی هم باید در این باره هم یه چیزی بگه نه؟

بسیار درست و به جا👌

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
پس اینهمه کلمه انگلیسی و فرانسوی و ... که جز زبانمون شده چی

به کم کم از عربی آغاز کردم و زبان های دیگه رو میزارم بعد از عربی  

شهر پره اَ مرداى عزب كه رحم نكردن حتى به دریاى خزر كشور پر دستاى خالى قهرمانا مستاى خزن آ، غم پره تو كوچۀ قدیمى خسته س اونى كه پوچ یه ورى نى داغونه باغیرته هنرمند میسازه مورچۀ خمیرى پهلوون پى قفس و جنگه میدون پر هوس و سنگه پس بیخیال شو نفسو تنگه پى دود نرو، مغز خسته س و منگه پروانه شده پاره اَ پیله تو بازار هرچى كاره تعطیله همه وزّه، بزن دررو پرچم نه پایه داره، نه میله یه شب، شب شبِ تیره انگار روح اَ تنت میره دل از ننه بابا، از رفیق حتى از وطنت سیره دل بد، بد شده پاره صدامم خشو كه داره بگو من از سنگم دیگه بگو زورش چقده، تهشو بذاره.                     کاربرمردهستم🧔🧔🧔

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

مدارس امسال

mary1371 | 37 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز