دوستان من همه رو تو پست اول میگم شما راهنماییم کنین لطفا... من امشب رفتم ک با همسرم حرف بزنم...رفتم در خونشون و سوارش کردم و رفتیم ک باهم صحبت کنیم... دوستان همسرم نتیجه ای ب دستم نداد فقط ی سری خواسته ها داشت و منم اونایی ک برام معقول بود پذیرفتم...خواسته هایی مثل نوع پوشش و اخلاق...قبول دارم ک اخلاقای بد دارم و انقدر قادر هستم ک میتونم عوضشون کنم...منم در عوض بهش گفتم توقع چ نوع رفتاری رو ازش نداشتم... بهش گفتم ک نباید میرفت پیش رو خانواده من همه چیزو میگفت... خلاصه 4 ساعت باهم صحبت کردیم...اینو بگم ک انقدر هنوز از دستش دلخورم ک حد نداره ب خاطراعتمادی ک از دست دادم... اونم دائم میگفت من بهت اعتماد ندارم... دوستان فراره دفعه دیگم باهم صحبت کنیم و ب شدت اصرار داره ی جلسم با خانواده ام حرف بزنه...میشه لطف کنین و منو راهنمایی کنین
به خانواده ها ربطي نداره كه
چرا اعتمادی دیگه بهتون نداره من در جریان مشکلتون نیستم
اختلافتون سر چی بوده؟
نباید خانواده بفهمه بعدا دخالت ها زیاد میشه و سرکوفت میزنن فقط دعا میکنم ارامشت برگرده
اشتباه همسر بنده رو نباید بکنید
بهشون پیشنهاد مشاوره رو بدید
برید پیش یک مشاوره خوب و دو نفری اونجا مشکلتون رو مطرح کنید
هرطور شده راضیش کن و برید پیش یک مشاوره تا بتونید زندگی تون رو نجات بدید
شک نکن با باز شدن پای خانواده ها بخاطر اینکه علاقه به فرزندشون دارن جریانتون بدتر میشه
درود به شما که پیگیر حل مسئله هستید . مشاوره خوب پیدا کنید و فورا اقدام کنید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
