همسن و سال ای خودمه اون موقع هر روز میومد خونه ام اما چند وقتی که اصلا نمیاد یا بهش زنگ میزنم جواب نمی‌ده فکر کنم مادرش نمیزاره بیاد چون من دوقلو دارم میومد بعضی وقتا کمکم میگرفتشون من میرفتم کارام انجام میدادم از دیروز خیلی فکرم مشغول کرده این حرکتشون که چرا نمیاد یا چرا نمیزارنش
اگر میخوای احوالپرسی کنی زنگ بزن اما اگر میخوای بگی بیاد کمک اینکار رو نکن
خو حتما حوصله نداره تو رودربایسی گیر کرده ولش کن گیر ندخ بهش
واقعا فکرم خیلی مشغول کرده .....نه می‌دونم مادرش نمیزاره و خاله هاشم گفتن نری بچه اش بگیری ....من یه اخلاقی دارم درحال مرگم هم باشم از کسی چیزی نمیخوام
نه بابا نمی‌خواستم بگم بیاد کمکم من تا حالتش از پس بچه هام بر اومدم از این به بعد هم برمیام فقط بعضی وقتا مثلاً رفتم دانشگاه امتحان داشتم اون اومده البته شاید دو یا سه بار اومده موقع امتحانا دیگه همیشه شوهرم تو ماشین نگهشون میداشت
من بحثم اینکه که چرا نمیاد چون همیشه میومد الان برام تعجب آوره
میگم نکنه من چیزی گفتم .لی دیگه میبینم نه بابا من چیزی نگفتم یا میگم نکنه مامانش میگه من از راه ب درش کنم😐مردم دیونه شدن
خب شاید خواستگار اومده براش دارن صحبت میکنن ذهنش مشغوله
بهش فکر نکن ،شاید مامانش حس بدی بهش دست داده گفته همش میاد بچه ها میگیره ،منم خوشم نمیاد بچم بزرگ شد ،حتی پیش خواهرم بره زیاد خودتون هم شک نکنید بچه هات بزرگ شدن دوست داری تو دید خودت باشند پس بدون منظوری نداشتند فقط خواستند تربیت بچه هاشو زیر نظر داشته باشه
شاید خودش حال و احوال نداره یا مثلا دستش بند کاری شده فعلا بزار کمی دیگه بگذره بعد جویای احوالش بشو
من دو قلو باردارم هفته ی ۹ هستم دارم از تهوع و معده درد میمیرم دارو دکتر داده میخورم بالا میارم .
شما هم اینطوری بودی ؟ میگم دو قلو باردار باشی هورمون زیاد ترشح میشه بیشتر اذیت میشی
اصلا به خودت نگیری رفتارشونو .
ببین مسائل زیادی هست
حس ششم من میگه بیشتر شاید بخاطر شوهرت میترسن و بهش هشداردادن نیاد .نه اینکه خدایی نکرده اتفاقی افتاده
میخوان جلوگیری کنند تا اتفاقی نیافته . به نظرم کارخوبی کردند .
اگر دخترمنم بود نمیزاشتم بره
توهم دیگه به روشون نیار
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
