۱۹ سالگی ...
هم دانشگاهیم بود اونموقع اون ۲۱ سالش بود
پانزده سالم بود
رسمی که بیاد خونه یه نفر بود خیلی قدش کوتاه بود درحد سمندون به من گفته بود خیلی قدش بلنده من همش صدوشصت وهفتم باقی شرایطش بماند
۱۵ سالم از مدرسه اومدم دیدم پشت سرم در میزنن یک خانم بود و دخترش برای پسرش اومده بود بعد متوجه شدم تو مسیر مدرسه که میرم مغازه داشت تااا چندددددد ساااااال هم خواستگارم بود 😅
خونه بیاد هنوز نداشتم
ولی زبونی اولیش ۲۴ سالگی بود
منم اولین خواستگاریم یه عده گدا گشنه اومدن خونمون به مامانم گفتن واسه پسرمون خونه بگیرین
زمان ما خواستگار زیاد بود تقریبا از کلاس هفتم خواستگاران میومدن
من اولین خواستگارم تو 13 سالگیم بود
پسر عموم که کارگاه تولیدی کفش داشت
تا 19 سالگی انواع و اقسام خواستگارا
یه پسر همسایه داشتیم مهندس کشاورزی بود سمج خواستگاری می کرد که پدرم مخالف بود و نشد
الان از همسرم راضیم شکر خدا کارمند دادگستریه 26 سالی هست ازدواج کردیم
همسرم که پسرعموم بود
یازده سالم بود پسره تیلیاردر بود ۲۵ سالش بود هیچی دیگه بچه بودم😂 نمیدونم چطور فکر کرده بودن من سنم زیاده
اولین خواستگارم یادمه کلاس هفتم بودم سیزده سالم اینا بود
ی خانمه تو باشگاه خیلی هی باهام مهربون بود بعد ی روز گفت ترم چندی
گفتم کلاس هفتمم
بعد دیه سری بعد جواب سلامم با اشاره سر میداد
فهمیدم خواستگار بوده
پسر همسایمون
خانوادگی خلافکار بودن
نمیدونم چطوری روشون شد
من ۱۴سالم بود اونموقع😐
البته خونه نذاشتیم بیان، فقط بیانش کردن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
