آره منم دو سه باری زنگ زدم حال آرایشگرمو پرسیدم
یه روز رفتم سالن دیدم گفت
تو زنگ میزنی پولی چیزی قرض میخوای ؟
گفتم نه بابا دلم تنگ میشه برات زنگ میزنم بهت
گفت خب بگم پول ندارم قرض بدم
گفتم گوه نخور لکاته عوضی
تخم سگ از ته شهر میکوبی میایی
یاد کردی روز اول رو مثل سگ له له میزدی برا اینکه بیام پیشت
تو چه سگی هستی عنتر
زدم بیرون به گوه خوردن افتاد