من ی ترم خوابگاه بودم افتضاح بود.
بعد خونه گرفتیم با دوستام، ترم بعدش خواهرمم اومد. ی خونه بزرگ گرفتیم و ۵ نفر بودیم. روزای خوبی بود
سال اول دانشگاه فرهنگیان خوابگاه بودم از سال دوم نتونستم خوابگاه رو تحمل کنم شلوغ بود
زمانی هم که ارشد میخوندم شهرستان باشگاه فرهنگیان ؛ سوئیت میگرفتم
من خوابگاه دانشگاه دولتی بودم
یک اتاق ۱۲ متری بود با سه تا تخت برای سه نفر.
و کمدهای دیواری مشترک
و یک یخچال متوسط
از نظر امکانات که خب امکانات چندانی نداره خوابگاه های ایران
ولی کلا اینکه تجربه ات از خوابگاه چی بشه
من میگم با همه چی میشه کنار اومد به جز هم اتاقی بد
هم اتاقیت آدم خوبی باشه خیلی سخت نمی‌گذره بهت.
ببین من ترم یک خوابگاه خصوصی بودم و از نظر تمیزی و بچه‌ها اوکی بود
ترم دو خوابگاه دولتی رفتم .. به شدت کثیف ، موش و حشره داشت ...
تازه دزدی هم زیاد میکردن، حالا من خداروشکر حواسم بود . ولی اتفاق میفتاد
برای هم خونه باید طرفتو بشناسی و هم خودتو که ببینی میتونی تحمل کنی یا نه
بله ، من شانس داشتم آدمای خوبی بودن
۳ سال خابگاهی بودم
اگه هم‌اتاقیات پایه باشن بهترین دوران زندگیت میشه
اونموقع ایقد گریه میکردم ب شدت وابسته بودم ب مامانم دلم تنگ میشد اما حالا بعد از گذشت چند سال ک هنوزم باهمیم ولی از دور ، انقد دلمون برا هم تنگ میشه. بهتزین دوران زندگیم بود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
