یه هم صحبت و همدرد ندارم کسی رو ندارم باهاش دردل کنم کل غمامو میریزم تو خودم با همسرم خیلی بحث میکنیم سر هر چیزی سریع اعصبانی میشه جلو میوفته طلبکار میشه دلم خونه به خانواده ام اگه بگم مشکلم میشه هزار برابر سعی میکنم نگم با درد خودم کنار بیام دیشب تا ساعت سه گریه کردم همسرم سرکار بود بهش گفتم حالم خوب نیست چرا همش دعوا میکنیم کلی چرت و پرت نوشت و حالمو بدتر کرد هربار پریود میشم روحیم بهم میریزه الکی میگه حواسم هست اما دعوا میکنیم چون حوصله گریه های منو نداره یکم بهم میریزم بدو بدتر میشه شدیداً احساس تنهایی دارم یه بچه دارم .