من خونه مادرشوهرم نرفتم زندگی کنم چون میدونستم شوهرم زیادی دلسوز بود

توام رُک بگو

بگو تورو میشناسم میرفتی می‌چسبند به اونا زن و بچتون فراموش میکردی ،همه پولتو میخواستی کرایه بدی و‌‌‌‌‌‌‌‌.....

یه بار بگو و تمومش کن

چرا میخوای اینکارو بکنی؟!!! خب باز دعوا و به قول خودت طلاق کشی میشه که، با شوهر و خانواده شوهر همینجوری رفتار میکنی که انقدر به قول خودتون باهات لج هستن؛ یکم تغییر بده خودت رو ، میدونم اکثر خانواده شوهر ها کرم دارن ها ولی خدایی این حرکات چیه اخه انجام میدی.

منم شوهرم مثل شوهر توعه خیلی گیر داد برین با مادرم‌اینا خونه بسازیم و فلان

ولی میدونم میرفتیم اختلاف خیلی شدید می‌خوردیم و دیگه زندگی نداشتم

نه بیاد بیرون مادرش تنها میمونه یکی باید بره اونجا. احتمالا میخواد تو کرایه نفر بعدیم سهیم بشه. قطعا با زنش هم اختلاف شدید داره این حرفا رو میزنه خودش و زنشو گول بزنه.

البته خودت بیشتر تو جریانی ولی طبق چیزی که میگی به نظر من هزاران بار برد کردی تو اون خونه نرفتی اونام موندن تو باتلاق زور میزنن بگن خوبه یکی دیگه رو بندازن توش هرچی اهمیت ندی بیشتر میسوزن. صبر کن خودشون پیشنهاد فروش اون خونه رو هم میدن.