2777
2789
عنوان

با این پدر چیکار کنم به نظرتون❓️

174 بازدید | 6 پست

سلام خانما

این فقط یک مثال از مشکلیه که من دارم

قضیه از این قراره که من یک برادر کوچکتر از خودم دارم، حدودا ده ساله و کلاس چهارم. هوش به بازی و کلاس متفرقه هم زیاد میره ولی باید زور بالای سرش باشه تا درس مدرسه رو بخونه.

امروز صبح دیر که بیدار شده هیچ، اومده میگه امروز من پرسش داشتم یادم رفته بوده بهتون بگم. دیروز هم مدام دعوا بود که پس کی میزارید من برم بشینم انیمیشن و بازی کامپیوتری بکنم و اگه امروز نزارید فردا دو برابر بازی میکنم.

اومدم وظیفهٔ خواهرانم رو به جا بیارم و گفتم ببین داداش گلم، تو باید یک دفترچه یادداشت داشته باشی و هر چی بهت همون زنگ مشق دادن بنویسی تا یادت نره. می‌گفت من سررسید دارم توی اون مینویسم. کیفش هم همیشهٔ خدا یک تن وزن داره چون آقا چیز اضافه میبره با خودش. با کلی بدبختی قانعش کردم که برادر من، داداش گل من، آقا پسر خوب، دفترچه یادداشت به یک منظور استفاده میشه سررسید به یک منظور دیگه. به جای این که هفتگیت رو الکی خرج کنی و بری کارت فوتبالی، همون کیمدی پسرها، بخری برو یک دفترچه یادداشت قشنگ بگیر تا راحت باشی. آخر سر هم به حرف نکرد و گفت نمیخوام. منم گفتم که من نصیحتم رو کردم خواه پند بگیر خواه نگیر... من سر صبحی مغزم یاری نداد که ضرب المثل اصلی یادم بیاد و گفتم "خواه نگیر" بابام هم طبق معمول از جبهه مقاومت در برابر من بلند شد که درستی این ضرب المثل فلانه و یاد بگیر اینا رو. داداشم هم یک خندهٔ تمسخر آمیزی زد و رفت مدرسه.

سر همین رفتارهاش که هنوز یک دقیقه نمیگذره که داداشم رو نصحیت کردم یکجوری من رو تخریب میکنه جلوی اون بچه که الآن داداشم ذره‌ای به حرف من نمیکنه، حتی وقتی دعواش میکنم چون همیشه جلوی این پسر بچه از من ایراد گرفته میشه یا مثلا من بعضی کلمات رو ناخودآگاه نوک زبونی میگم، وسط این که دارم داداشم رو دعوا میکنم بهم میخندن خب اون هم میخنده و کلا دیگه حرف من براش مهم نیست. 

من چیکار کنم الآن؟...

بارها هم بهشون گفتم اگه میخواید من رو بکوبید خواهشا وقتی داداشم نبود بهم اشتباهاتم رو گوشزد کنید نه وقتی که این هست. به حرف نمیکنن...

ویران‌گر اعظم هستم!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کمکم کنید خواهشا😭دیگه نمیدونم باید چیکار کنمسر همین موضوع من یک سر سوزن هم اعتماد به نفس دیگه ندارم

صبر کن بمون داداشت که برگشت،به بابات بگو پدر عزیزم این چیزا رو یاد بگیر،خواستی با من مقاومت کنی و دل داداش رو به دست بیاری ضرب المثل رو درست اصلاح کن،خواه پند گیر،خواه ملال

داداشت رو ول کنوظیفه تو نیست من درک میکنم تو رو ....ولی بهترین راه اینه که بگذاری به وظیفه خود پدر م ...

آخه هر چی تا حالا من راجع به درس و تحصیل گفتم درست بوده هر چند که به حرفم نمیکردن دیر می‌شده و کار از کار می‌گذشته. هر بار هم بهشون میگم فلان وقت رو یادته که من گفتم و به حرفم نکردید و بعدش به حرف من رسیدید؟ بحث رو عوض میکنن و به حرفم توجه نمیکنن

ویران‌گر اعظم هستم!

صبر کن بمون داداشت که برگشت،به بابات بگو پدر عزیزم این چیزا رو یاد بگیر،خواستی با من مقاومت کنی و دل ...

اون موقع میگه بعد حرف می‌زنیم و تا حالا اون بعد نرسیده

ویران‌گر اعظم هستم!

آخه هر چی تا حالا من راجع به درس و تحصیل گفتم درست بوده هر چند که به حرفم نمیکردن دیر می‌شده و کار ا ...

میدونم و مطمئنم حق با شماست

ولی وظیفه شما نیست

اینطوری فایده نداره هم برای داداشت در واقع بابات کار دو خراب تر میکنن  همون بهتر چیری نگی

 


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز