نمیدونم چیکار کنم بهش زنگ میزنم بیشتر ناراحت میشم چون صداش می‌شنوم دلتنگ تر میشم
بعد خواهرم زنگ میزنه عذابم میده نمیتونم بگم چیکار میکنه ولی خیلی عذابم میده و ناراحتم میکنه اینقدر عصبیم میکنه ک میزنم زیر گریه خودم تنها و تو شهر غریب اینم عذاب میده منو اگ جوابش رو هم ندم عقده هاش سر مادرم خالی میکنه
عزیزممممم❤خوشبحالت برا منم دعا کن
برا سلامتیش صلوات بفرست
ذکر بگو❤
ترم چندی
الهی🥲منم ترم دوعم و خوابگاهیم
اوایل مثل تو خیلی دلتنگ خانوادم میشدم چون هیچوقت ازشدت دور نبودم
کم کم با بچه های اتاق دوست شدم الان واقعا با اینکه دو ترم گذشته خیلی وابسته شدم بهشون
شاید باورت نشه ولی گاهی که میرم خونه همش منتظرم برگردم خوابگاه
دلتنگی هست ولی خب خوابگاهم خیلی خوزه مخصوصا اگ دوستات و هم اتاقی های خوبی داشته باشی
یادمه روز اول دانشگاه که خیلی ناراحت بودم سرپرست خوابگاه بهم گف همه روز اول اینطوری هستن ولی روز آخر نمیشه بیرونشون کرد..
در عوض خانواده هم قدرتو میدونن😂
ولی تجربه قشنگیه
و یچیز دیگ خیلییی از دخترا شبیه توان تو تنها نیستییی
واییی نمیدونی چقدر برات خوشحالم که قبول شدی
😍😍😍❤️
🥺باورت میشه سر تاپیکت دارم گریه میکنم؟
منم جونم در میره واسه مامانم ، امسال کنکور دارم
وقتی حرف از رفتن میشه مامانم گریه میکنه💔
منم با بچه های اتاقم خوبم و دوست پیدا کردم الان خداروشکر
ولی بخدا هیچ کس جوی مادر گل خودم نمیگیرم
دلم برای عطر تنش تنگ شده
برای بوسیدنش ...
اجی در باره شرایط مهمانی میدونی تو گلم ک چنوری هسته شهریه پرداز میشم ؟؟ اگ عاره جقدر باید هزینه بدم
