چند ماه پیش به همسرم مشکوک شدم وقتی گفتم پرینت بیار خطت خیلی مصمم گف جدا شیم حتی بارها جلو باباهامون تکرار کرد که من نمیخوام دیگه...بعد ک من وکیل گرفتم ماشینش توقیف شد و حسابش مسدود شروع کرد که بیا بریم زوج درمانگر..
خوو
برو دارمت😎💪
منو برد پیش ی وکیل گف خیلی کارش خوبه کار مشاوره خانواده خ انجام داده اصلا راضی به پاشیدن زندگی نیست منم خل خل باور کردم
بعد اونجا قرار شد این پرینت بیاره اگه چیزی توش نبود منم ماشین و باقی چیزا رو آزاد کنم،بعد فرداش زنگ زد که بیا پرینت رو بیخیال شو بخدا من زندگیم رو دوس دارم به جفتمون فرصت بده،مدیونید فکر کنید من خر نشده باشم!!!!!
برگشتم همه چیو آزاد کردم ولی دریغ از ی ذره تغییر باز قایمکی چت می‌کرد فوق العاده زرنگ تر هم شده بود
راستی من بدون رضایت خونوادم و وکیل و همه برگشتم،همه حتی بچه ها نینی سایت گفتن بهم که نکن حیله داره...فکر نکنید من سطح هوشیم پایینه آ برعکس کلی باهوشم فقط احساساتم خیلی زیاده
خلاصه وقتی آبا از آسیاب افتاد دیشب گفت من نمیخوام زندگی کنم سعی کردم حقم رو ازت بگیرم فقط همین!!!!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
