آقامن هربارسرزنگ ریاضی میگفتم کیومیبره اگه سه نفرومیگفتم دوتاش درست میشدطوری که هرروز قبل زنگ ریاضی بچه ها می اومدن سراغم😂😂
خیلی اتفاقای دیگه مثلاتوی خیابون بودم ی لحظه به خورشت قیمه فکرکردم رفتم خونه دیدم همونه، یاهمین دیشب یه جایی بودیم ی حسی بهم گفت فلانی ازپله ها میخوره زمین دقیقاازپله هاخوردزمین وووخیلی اتفاقای دیگه...