اینکه من عاشق شدم (کلا ی بار)
اونم توی ۷ سالگی ، اول عاشق چشم ابرو اش شدم
بعدش به مرور بیشتر شناختمش
فامیل دوره
و این فامیل دور
امسال شده خواهر دومادمون😑
یعنی فامیل شدیم با هم
اینکه نمیدونم بهش بگم یا نه
بگم میترسم ذهنیت اش رو بهم بریزم ،خجالت بکشه
اول از پوشش اش داخل عقد خوشم اومد
طوری بود که نمیخواست زیاد توی دید باشه (لباس جذب و تنگ نپوشید مثل باقی دخترای فامیل)
بعد از اخلاقش خوشم اومد
اینم بگم اون دختر توی شهرستان تبریزه و من تو تهران
و
این شناخت هم ازش داشتم که
ساده و کم توقع و مهربون ه
و اینکه نمیدونم چیکار کنم
به کدوم اعضا خانواده بگم
به خودش بگم یا.....