ببینید این مشکلات ما قصه ی درازی داره. خواهرم چهار سال از من بزرگ تره و دفعات مختلف حرفای سنگینی زده بهم. این سری اخر دیگه باهاش قطع رابطه کردم و باهاش حرف نمیزنم. مادرم در جریانه و بهم حق میده (البته کلا به هممون حرفای خیلی سنگینی میزنه هیچکدومم حرفای خودش نیست حرفای شوهرشه که میخواد از ما پول زور بگیره)
بعضی وقتا دلم میگیره. بعضیا انقد با خواهراشون خوبن که انگار یه نیمه ی دیگه ی خودشونه. من هیچوقت خواهر خوبی نداشتم.
دلم خیلی گرفته.
چه سخت
حالامن درتلاشم وازخدامیخام برادخترم خواهردنیابیارم😮💨
شاید تقصیر خودت هم هست..
تاحرفای خواهرتم نشنویم نمیتونیم قضاوت کنیمو نظربدیم
منم رابطمون خوب نیست اخر صبرم تموم شد تو جمع گرفتم زدمش دیگه هم قطع ارتباط کردیم
بخوام توضیح بدم خواهرم سه ساله عقده. شوهرش پرش میکنه که خانوادت بهت پول نمیدن (کلا درد شوهرش پوله چندین بارم مستقیم گفته. باهامون قطع رابطه کرده درحدی که جواب تماس تلفنی بابامو نمیده و شرط کرده اگه فلان خونه رو بفروشید بدید ما اشتی میکنم، کلا ادم حریص و اشغالیه و هیچی بجز پول براش ارزش نداره) اونم میاد کلی داد و هوار راه میندازه توی خونه که شما به من بی احترامی میکنید و منو تو اولویت نمیذارید و منو گذاشتید کنار و پول بهم نمیدید و ازین حرفا؛ خودش ادم این حرفا نیست. شوهرش اینارو میکنه تو گوشش.
این سری داشتم باهاش حرف میزدم برگشت گفت تا من عقدم تو حق ازدواج نداری و اگه عقد کنی من نمیام مراسمت تا ابروت بره و ازین حرفا. خیلیم گستاخه و مستقیم اینارو تو روت داد میزنه
دلیلشم اینه ک یعنی فعلن باید پولا خرج من شه. تو بحوای عقد کنی هزینه داری.
منم دیگه ازون روز نگاشم نکردم
خواهر خیلی تو زندگی ادم بدرد میخوره
البته خواهر خوبا
خواهری که مثل رفیق باشه
من هیچوقت خواهر داشتنو تجربه نکردم
خیلیم ازین بابت ناراحتم و واقعا خیلی جاها نبودشو حس میکنم😂🙃
بگو اول ببین من دعوتت میکنم تا بعد بخوای تصمیم بگیری بیای یا نه!
با کارهایی ک تو کردی من عقد میکنم بدون اینکه تو و شوهرت بفهمید...
چطور فکر تو میتونی با شوهرت تیم بشی بیای سر ما ...
من نمیتونم شوهرم رو بپزم که دور باجناق رو خط قرمز بکشه...
تا الانم کسی ک ابروش رفته تویی ک خونوادت رو تو دوران عقد حقیر کردی ...
