2777
2789

سه ماهه بیکار شده پدر شوهرمم افتاد پاش شکسته پیش ما زندگی میکنه نتونسته هنوز بره سرکار بخاطر پدر شورهم بهش میگم ب داداشات بگو منم خرج دارم باید برم سرکار میگه نمیگم همه چی بهم میریضه وسایلارو داره کم کم میفروشه 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ماشین داریم ما دو دیقه میریم تو شهر پدر شوهرم صد بار زنگ میزنه با هزار بهونه نمیزاره شوهرم تکون بخور ...


یعنی چی نمی ذاره شوهرم تکون بخوره...درسته پدرشه و احترامش واجب ولی دلیل نمیشه زن و بچش تو عذاب باشند...با همه بچه هاش بشینین بگید این وظیفه همست که از پدرشون مراقبت کنن....چه شوهر بی بخاری و چقد شما صبورین

در ظلمات شب تنها خداست که صدایت را میشنود...❤️
نزار وسایل خونرو بفروشه عادت می‌کنه به این کار

مجبوریم قسط داریم پدرشوهرمم خوب شده بخیه شم کشیدن و بازم کمک خودش نمیکنه پاشه راه بره همش میگه اب میخوام گرممه سردمه درو باز کنسد درو ببندید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز