سر عشق ازدواج کردیم هیچی نداشت ، با سختی گرفتیم ولی دیگ انقدر سختی کشیدم دیگ حتی دوستش ندارم دلممیخاد برگردم عقب واس دیدن هم ذوق میکردیم بخاطرش قید همه چی زدم ولی خوب انقدر اذیت شدم انقدر سختی کشیدم تا بخوایم ب همه چی برسیم ک دیگ عشقی نموند چون عادت کرده بود ب کم خرج کردن من