سلام
میرم سر اصل مطلب
من همیشه تو خیالم تو رویام صحنه مرگ عزیزترین فرد زندگیم رو میبینم . حتی مجلس ختم و قبر و بعد از اون همش فکر میکنم شوهرم یابابام یا داداشام یا هر کسی که دوستش دارم میخواد بره جایی یا جلو چشم نیس دیگه اخرین دیدارم با اون شخصه .
حس میکنم شوهرم تصادف میکنه دور از جون دور از جون میمیره یا همین حسو به بقیه دارم و ساعتها در روز براش گریه میکنم این واسه الان نیستا من از ۷ سالگی اینجوری بودم شایدم قدیمی تر .اینم بگم من الان تو شرایطی نیستم که برم مشاور یا روانشناس واسه همین اینجا خواستم کمکم کنید .
دارم دیوونه میشم اینا دست خودم نیست :( حتی بارها و بارها از خواب پریدم همیشه ترس از دست دادن کسی دارم با اینکه تو گذشته ام اتفاق خاصی نیفتاده همیشه منتظر یه عذابم و همیشه یه حسی بهم میگه این روز بد یه روز میاد .
دارم عذاب میکشم فردا مادرم یه مسافرت داره و من از وقتی فهمیدم یه لحظه آروم و قرار ندارم یه چیزی ته دلم میگه یه اتفاق بد براش میفته و دیگه نمیبینمش .
ممنون میشم کمکم کنید