چی بگم والا خدا خودش هرچی خیرته بزاره سر راهت منم هنوز شوهرمو دوس دارم با اینکه اون دوسم نداره و بارها خیانت کرده منم چن سال پیش ی سال تمام قهر بودم میخواستم طلاق بگیرم الان شرایط تورو میبینم یاد اون روزام میوفتم و قلبم باز تیکه تیکه میشه ک انقد عذاب میکشیدم دلم نمیخواست زندگیمو تموم کنم اما شوهرم باهام خوب نبود تو اون یکسال ک ولش کردم خیانت کار هم شد چون هرچی اومد دنبالم برنگشتم گفتم حتما بخاطر مهریه میترسه
خدا میدونه اون روزا چه حال بدی داشتم تا پای طلاق رفتیم تو محضر بهم التماس کرد برگردم منم از خدا خواسته برگشتم اما بعد یه هفته دیدم بدتر شده خیانتکار و زن بازم شده دیگه ناخواسته باردار شده بودم اون موقع قرص سقط هم خریدم اما هم میترسیدم چون میگن مثه اینه ک ی آدم بزرگو بکشی اگه بچه سقط کنی منم ترسیدم با این کارم خدا خشمش بگیره بدتر زندگیمو نابود کنه اما نگهش داشتم الانم دو سالو نیمشه قربونش برم همه زندگیمه اما خب شوهرم دوسم نداره و باهام خوب نیست😔💔 ببخشید وراجی کردم دلم گرفته بود
توام بنظرت ی مدت ناپدید شو خطتو خاموش کن ببین واکنشش چیه