اول از در محبت مادر فرزندی وارد شو. بعد بگو مامان جان شما به من اعتماد داری یا نه.. کم کم بگو امروز اینجوری شد. من بیرون کلاس بودم شانسا تا رفتم تو کلاس و نشستم کنارشون. تا خواستم پاشم ناظم اومد اسم هممونو نوشت. شدم آش نخورده دهن سوخته. حالا گفته شنبه ماماناتون بیان.. تو که میدونی من پاسور بلد نیستم. خیالم راحته که طرف منو میگیری عشقمممم