جاریم ترک زبون هستن و طبق گفته خودشون رسم دارن که یه سنجاق طلا به دخترشون قبل از عروسی بدن و این سنجاق ارزون ترینش الان حداقلللل پنجاه میلیونه
سنجاقی ک اونموقع ب جاریک دادن حداقل الان سیصد میلیون قیمتشه با توجه به وزنش
برادر شوهرم ک شوهر همین جاریمه کلی وام و بدهی برای خودش ساخت و پول ریخت رو هم تا بتونه خونه یکی از اقوام رو ک با قیمت مناسب گذاشته بود واسه فروش رو بخره . بعد نزدیک صد میلیون پول کم آوردن .
این جاریم هم بنده خدا پدر و مادرش بهش گفته بودن هرگز حق نداری سنجاق رو بفروشی و یادگار ماست و...
خلاصه جاریم هم خبر نداشته از بدلی بودن سنجاق.
به شوهرش میگه بریم بفروشیمش نمیفهمن اصلا و...
و از شوهرم قول میگیره ک ب هیشکی نکن و بدلی بخرن بزارن جاش همون شکلی.
خلاصه میرن طلافروشی و طلافروشی میگه بله و ادامه ی ماجرا هم م از عنوان تاپیک مشخصه😑
مادر شوهرم و خواهر شوهرت فهمیدن ماجرا رو و آبرو واسه داداش و زن داداششون نزاشتن . هرررر جا میرسن میشینم تعریف میکنم و حتی داداشاشونم حریفشون نمیشن🤧