بچها اینکه میگم جدید نه اینکه بازم زن داداش دارما.همین یدونست..میخوام یکم راهنماییم بکنین تو ارتباط گرفتن باهاش..اول بگم که من ادم خیلی خونگرمیم اهل خنده و گرم گرفتن و خلاصه باهمه جور میشم و معمولا بین دوستام از همه بیشتر منو دوست دارن چون میگن خیلی مهربونم و از جون دل واسه همه مایه میذارم یعنی کافیه یکیشون مشکلی داشته باشه همه کار واسش میکنم.اینم بگه که خواهرندارم جدیدا زن داداش به جمعمون اضاف شد که خب من چون خواهرندارم خیلی برنامه داشتم باهاش میگفتم میریم خرید میریم بیرون باهم میگیم میخندیم براش خرید میکنم اگه برای خودم چیزی گرفتم برای اونم میگیرم
خوب
زیاد نزدیکش نرو این الان از 10جهت دارن بهش درس میدن هر کاری کنی به چش نمیاد😂😂
پلن خواهرشوهرهای دیگه کاملا متفاوت ه
همون روز اول آدمش می کنم ه اصولا
خلاصه خیلی منتظر زن داداش بودم ولی از وقتی اومد کلا زد تو ذوقم خودشو میگیره میره تو قیافه خب منم یکی برام بره تو قیافه منم اصلا محلش نمیدم که فکر کنم همه همینجور باشن ولی باز زن داداشمو میدیدم باهاش میگم میخندم اونم خوبه حضوری ولی باز یکم میگذره میبینی باز رفته تو قیافه یا یه حرفایی ازش میشنوم که پشتم میگه بخدا اصلا رفتار بدی باهاش نداشتم نمیدونم چشه.از طرفیم خونشون تو حیاط خونه مامان بابامه هرچندهنوز عقدن ولی خب قراره همیشه ببینمش خیلی از رابطش با بابامامانم و خودم میترسم منم حقیقتش زود قاطی میکنم بنظرتون چجوری باهاش رفتارکنم؟
بی جهت نبوده که واژه های خواهر، مادر، پدر، برادر از یه طرف ایجاد شده واژه های مادرشوهر، خواهرشوهر، پدرشوهر، برادرشوهر از طرف دیگه ایجاد شدند.
همه ی این ادمها قابل احترام و دوست داشتنی اند ولی خواااهشا این واژه ها را اشتباه استفاده نکنید، مادرشوهر، مادر نیست، خواهر شوهر هم خواهر نیست.، زنداداش هم خواهر نیست
از این واژهه ها توی زندگیتون درست استفاده کنید تا بعدها دیدید جواب عکس از رفتارش گرفتید ناراحت نشید
والا من که خیلی دلم گرفت ما خانواده کم جمعیتی هستیم من خواهر ندارم گفتم دیگه مثل خواهر میشیم باهم میریم خرید میگیم میخندیم هیچوقت دلشو نمیشکونم..خودمم خواهرشوهر دارم والا باهم دوستیم اینقدر من باهاشون خوبم اگه باشوهرم بخوام برم خریدمیگم یکی از خواهراتو ببریم براش خریدکنیم.باهم میریم خرید میریم مسافرت هر لباسی بگیریم از هم نظر میپرسیم عروسی بریم باکمک هم لباس انتخاب میکنیم و .....دلم میخواست زن داداشمم همینجوری باشه ولی اون میره تو قیافه برام
میدونی خیلی برام سخته یکیو میبینم سرسنگین باشم خیلی زود صمیمی میشم و اینکه چیزیم تو دلم نمیمونه وگرنه چندبار شنیدم گه به مامانم میگفت زیاد کاری به کار فلانی(من) نداشته باش خودم میام پیشتون😐😐مامان بابام خیلی منو دوس دارن و همش حرفشون از منه اون و خانوادش باهم مشکل دارن فکر کنم واسه همین حسادت میکنه.نمیدونم والا
چه خواهرشوهر خوبی🥺 خدا حفظت کنه عزیزم، گلم توقع نداشته باش همه رفتار شما را داشته باشند، ایشون هم که میره توی قیافه فکر نکنید ادم بدی هست، شاید رفتارش اینحوری نشون میده،یه انسان دیگه با اخلاق متفاوت هستش، این متفاوت بودن را بپذیرید و بدتون نیاد.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
