اینجور که من شنیدم داییم زن داییم را دوست داشته
بعد برادر ها و فکر کنم پدر مخالف بودند حالا نمیدونم چطور شده که عقد کردند بعد نگذاشتن زنش را ببره خونش
مادرش زن داییم را با داییم فرادی داد و قایمش کردند
بعد پدره وپسراش مادرش را دار زدند
همه جا گفتند خودکشی کرده
چیزی که من شنیدم