من چن بار دوستم باهام اومده بود بیرون چون دختر خالمه میرفتم باهاشون خونشون...
بعد زنگ میزد دوس پسرش بیاد دنبالش
یا هم باهم میرفتیم بیرون پسره زنگ میزد میگف بیام دنبالت اونم میگف باشه و منم دیگه باهاش سوار ماشین میشدم
یادمه چندین بار سوار ماشینش شدم پسره بد جواب سلاممو داد و اصلا جواب سلام نمیداد نمیدونم چش بود😐چندین بار پیش اومدااا
بعد اتفاقی گوشی رفیقمو برداشتم یه شب دیدم نوشته حس خوبی از دوستت نگرفتم امشب احساس میکنم خیلی حسرت رابطمون رو میخوره😐😐😐😐😐😐😐😐
اخه من ک باهاشون خوب بودم چیکار کردم مگه؟ پسره ی معتاد لاغر مردنی چقد اعتماد به نفس داره... معتاد ک هس همش مشروبو عرق سگیو قرصو نمیدونم اینا میخوره...
اگر خرج نمیکرد دوستم تاحالا ولش کرده بود
اینا به کنار دوستم چرا به من نگفته بود این حرفو راجبم زده؟؟؟ اینکه بهم نگفته بود و من 3 بار دیگه بعد از اون حرفش باز تو ماشین پسره نشستم اعصاب روانمو میریزه بهم