وقتی خیلی کوچیک بودم خیال های صورتی داشتم وقتی به بلوغ رسیدم خیالاتم بنفش شدن وقتی به دانشگاه رفتم خیالاتم زرد شدند و بعد دانشگاه قرمز و حالا سیاه،سیاهی که رو به خاکستری بی رنگ میره و بعد هم سفید ...این تمام عمر من.عمری که گرفتار یک مغز خیالباف و پر از فکر شده بود که روح منو درگیر میکرد