سلام تاپیک های قبلی گفتم دیشب با شوهرم دعوام شد تو دعوا لیوان شکوندم و دستم خورد تو صورتش بعدش زد به کولی بازی و تهدید که الان به پدرت زنگ میزنم وسیله هاشو جمع کرد که بره. منه احمق هم هی دستشو گرفتم اصرار و التماس. کوتاه نیومد. صبح بیدار شدم هم پری ام هم سرماخورده شدید خواستم برم درمانگاه نزاشت و زنگ زدم پدرم بیاد دنبالم و دوباره تهدید که با بابات باید صحبت کنم منم بش گفتم نیاد. منم اومدم تو اتاق دراز کشیدم. با این حالم شام درست کردم بهش تعارف نکردم اونم نخورد. تورو خدا بگید چیکار کنم شوهرمو تا حالا انقد خشن و سنگ دل ندیده بودم . نمیزاره از خونه برم بیرون حتی کلید های ماشینو قایم کرده. تا حالا قهرمون انقد طول نکشیده بود بگید چیکار کنم