2777
2789
عنوان

یادش به خیر

3900 بازدید | 46 پست

عینک بدبینی و افسردگی سالهاست روی چشمم هست از روزیکه ازدواج کردم و خوردم به یه آدم چالشی و بعد اون به دنیا اومدن دختری چالشی تر از پدر بزرگوارش عمیقا زانوهام بغل گرفتم و اظهار ناتوانی کردم !

خیلی از روزها که صبح چشم باز میکردم اصلا به تصویرم تو آینه نگاهم نمیکردم یه مشت آب می پاشیدم سریع می رفتم سر کارهای روزمره! 

ارغوانی که هیچ نوع صبحونه ای رو نمیخوره و گریه ها و لج بازی هاش برای رفتن به مهد و سناریوی تکراری هر روز صبح تا شوهری که باید لقمه اداره اش بپیچم !

انقد عمیقا باور کرده بودم بدبختیم که شکر بعضی چیزهارو نمیکردم برای هیچکس جز خدا نق نق نمیکردم سرمو همش مثل طلبکارا بالا میگرفتم که این بود ؟؟؟؟ یعنی انقد از بچگی عاشقت بودم کل برنامه ات برا من همین بود ؟؟؟


تا اینکه از پارسال یه بیماری بی اسمی که هنوزم نمیدونم چی هست اومد تو این تن بی رمق من خانه کرد ! 

من هیچ وقت قدر پوستم ندونستم حتی الان به اون صبح هایی که تو آینه نگاه نمیکردم دلم میگیره به فاصله کوتاهی یه بیماری پوستی تمام زندگی من تحت الشعاع قرار داد 

حالا هر روز صبح با نگرانی بیدار میشم و به روند پیشرفتش تو آینه زل میزنم خدایا نکنه از بیقراری های من خسته شدی و بازم این یه تلنگره تا تو نداشته هام پیدات کنم ...

امروز ۱۳ به در بود و من با اینکه میدونستم آفتاب تمام مشکل من صد برابر میکنه هر چقدر اصرار کردم بیرون نرم اما همسرم قبول نکرد و با خانوادش بیرون رفتیم و من ساعت دوازده احساس سوزش شدیدی تو دستها و صورتم داشتم با اینکه چند لایه ضد آفتاب زدم تو آینه که دیدم متوجه التهاب صورتم شدم اما همسرم قبول نکرد که برگردیم میگفت حالا که شده منم چون جاری و پدر و مادرش بودن طبق معمول مدارا کردم ساعت دو دیگه بلند شدم گفتم بی تابم از سوزش که کم کم اومدیم خونه وقتی خودم تو سرویس دیدم باورم نمیشد !

امروز خیلی گریه کردم برای داشته ای که دیگه ندارمش ! 

سلامتی عزیزم برگرد 

تقریبا هفته گذشته آزمایش های خاصی دادم که جوابش شنبه میاد دعا کنید اون چیزی که دکتر فکر می‌کرد نباشه ....

الان که می نویسم فقط دعا میکنم التهابم بهتر شه که فردا باید برم خونه مامانم و وای به اون لحظه ای که اینطوری ببینه منو !

یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم ! درست از امروز دهم تیرماه ۱۴۰۰ با خودم قرار گذاشتم این زندگی تا ۸ سالگی دخترم به این شکل تحمل کنم اگز درست شد که خداروشکر اما اگر شوهرم تغییر نکرد میرم جوری که انگار هیچ وقت نبودم ! یعنی ۶ سال دیگه فرصت میدم به خودم و دخترم که بعدها ازم نپرسه چرا رفتی ؟ میخوام بزرگتر بشه و پدرش بشناسه و بفهمه چرا ادامه ندادم ! تو این ۶ سال زمان دارم برای آیندمون تلاش کنم دعام کنید بتونم تا سال آینده یه ماشین بخرم ( پراید مدل پایینم قبوله 😅)  اینجوری کمتر اذیت میشیم . انتخابمو کردم من فقط میخوام بهترین مادر دنیا باشم برای ارغوانم ان شاالله یه روزی با دیدن خوشبختی و موفقیتش تموم خستگی این سالها از تنم دربیاد و حاصل تموم صبوریهامو ببینم 😊     خیلی وقت بود بی هدف فقط روزهارو میگذروندم اما الان هدف دارم 😊                                 

سلام ارغوان جونم 

خیلی دلم برات تنگ شده بود و نگرانت بودم

انشاالله که بیماریت هم زودتر خوب میشه

ولی ولی اینقدر خودت رو بایت ادم اشتباهی اذیت نکن 

ارغوان صبحانه نمیخوره مشکلی نیست هر وقت گشنه شد میخوره 

منظورم این نیست به بچه توجه نکن 

ولی اینقدر مسائل داریم توی زندگ که باید از کنار بعضی چیزها رد شد 

فقط مواظب سلامتی خودت باش 

همین بچه ها وقتی بزرگ شدن نهایت حرفشون اینه که میرفتی تحمل نمیکردی 

فقط حواست به خودت باشع

سلام ارغوان قشنگم 

آن شالله ک چیزی فکر میکنی نیست ...

خواهش میکنم ب فکر نجات خودت باش 

داری حروم و حروم تر میشی ...

ما ک چند جمله از زندگی تو می‌خونیم متاسف میشیم عزیزم 

پیگیرت هستم عزیزدلم

جواب دکتر رو حتما اطلاع بده نازنین

خداوندا ب خاطر همه داشته ها و نداشته ها شکرت 😇

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

ارغوان عزیزم همه این مشکلات مال استرسی مه از ذست همسرت کشیدی 

عزیزم ی مدت غذاهای ادویه دار نخور 

عرقیجات خنک استفاده کن 

ماسک صورت با میوه های با طبع سر به صورتت بزن 

الهی بهترینها واست اتفاق بیوفته خیلی ناراحت شدم 

امیدوارم همسرت دچار عذاب وجدان بشه بخاطر این اتفاقی که واست افتاده 

سلام

خوبی

س مرت مدام میومدم ببینم چرا تاپیک نمیزنی گفتم شاید زندگیت رو براه شده همسرت سرش ب سنگ خورده 

تا الان ک تاپیکتو دیدم 

خدا سلامتی بده.ایشالا جواب آزمایشت خوبه

بیا از خودت خبر بده گلم

مادر شدن مثه آتو دادن به دنیاست، همیشه استرس داری همیشه نگرانشی .پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد.   پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙   پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙

سلام عزیزای دل  ممنونم که جویای حالم هستین متاسفانه درگیری هام انقد زیاد شده که وقت برای خودم واقعا ندارم ، جواب آزمایش های شنبه خداروشکر خوب بود و همه مواردی که روماتولوژیست احتمال داده بود از جمله سرطان خون منفی بود .

بعد این آزمایش رفتم سونو کامل لگن و شکم و ... این مواردم سالم بودم خلاصه اینکه در انتها روماتولوژیست گفتن برم پیش دکتر مهدی رزم آرا متخصص پوست منم به سختی نوبت گرفتم و همین سه روز پیش مشهد بودم و از دستم و اون تاول ها نمونه برداشتن (بیوپسی) و فرستادن آزمایشگاه جوابش ۳ اردیبهشت میاد موضوع جدی به نظر می رسید چون دکتر که نوبت هاش تا انتهای خرداد پر هست به منشی گفت هر وقت جواب آماده شد یه وقت بده که بیاد ببینم .

دعا کنید چیز خطرناکی نباشه :( گناه دارم واقعا 

سه روزه یه دسته کارمو میکنم دست نمونه برداری شده نباید خیس بشه 

یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم ! درست از امروز دهم تیرماه ۱۴۰۰ با خودم قرار گذاشتم این زندگی تا ۸ سالگی دخترم به این شکل تحمل کنم اگز درست شد که خداروشکر اما اگر شوهرم تغییر نکرد میرم جوری که انگار هیچ وقت نبودم ! یعنی ۶ سال دیگه فرصت میدم به خودم و دخترم که بعدها ازم نپرسه چرا رفتی ؟ میخوام بزرگتر بشه و پدرش بشناسه و بفهمه چرا ادامه ندادم ! تو این ۶ سال زمان دارم برای آیندمون تلاش کنم دعام کنید بتونم تا سال آینده یه ماشین بخرم ( پراید مدل پایینم قبوله 😅)  اینجوری کمتر اذیت میشیم . انتخابمو کردم من فقط میخوام بهترین مادر دنیا باشم برای ارغوانم ان شاالله یه روزی با دیدن خوشبختی و موفقیتش تموم خستگی این سالها از تنم دربیاد و حاصل تموم صبوریهامو ببینم 😊     خیلی وقت بود بی هدف فقط روزهارو میگذروندم اما الان هدف دارم 😊                                 
سلام عزیزای دل ممنونم که جویای حالم هستین متاسفانه درگیری هام انقد زیاد شده که وقت برای خودم واقعا ...

راستی یه تهدیدی برای ورود با شماره تلفن به سایت شدم چون من با شماره خواهرم ثبت نام کردم حالا جرات نمیکنم گوشیش بگیرم یا کدی براش ارسال بشه و بفهمه من اینجام !

اگر اون یه روز زندگی من که به چه سختی میگذره و حال دلمو بفهمه شده دنیارو به آتیش بکشه من از وسط این زندگی میبره بدون اطلاع قبلی !!!

به قول بهتاش یلی بیمه ! گنگستر بیمه! منم خط قرمزشم :) 

خلاصه اینکه اگر یه روز کاربریم رفت رو هوا تقصیر این تهدیده وگرنه من با ایمیلم ورود و خروج میکنم آزاریم ندارم اما شماره همراه قابل ویرایش نیست 😐

یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم ! درست از امروز دهم تیرماه ۱۴۰۰ با خودم قرار گذاشتم این زندگی تا ۸ سالگی دخترم به این شکل تحمل کنم اگز درست شد که خداروشکر اما اگر شوهرم تغییر نکرد میرم جوری که انگار هیچ وقت نبودم ! یعنی ۶ سال دیگه فرصت میدم به خودم و دخترم که بعدها ازم نپرسه چرا رفتی ؟ میخوام بزرگتر بشه و پدرش بشناسه و بفهمه چرا ادامه ندادم ! تو این ۶ سال زمان دارم برای آیندمون تلاش کنم دعام کنید بتونم تا سال آینده یه ماشین بخرم ( پراید مدل پایینم قبوله 😅)  اینجوری کمتر اذیت میشیم . انتخابمو کردم من فقط میخوام بهترین مادر دنیا باشم برای ارغوانم ان شاالله یه روزی با دیدن خوشبختی و موفقیتش تموم خستگی این سالها از تنم دربیاد و حاصل تموم صبوریهامو ببینم 😊     خیلی وقت بود بی هدف فقط روزهارو میگذروندم اما الان هدف دارم 😊                                 
راستی یه تهدیدی برای ورود با شماره تلفن به سایت شدم چون من با شماره خواهرم ثبت نام کردم حالا جرات نم ...

عزیز دلم 

من میگم فقط فقط مال استرس ونگرانی هست 

انشاؤالله که جواب این یکی هم خوب هست 

عزیز دلم 

ما رو بی خبر نزار از احوال خودت 

خیلی بیادتیم خیلی 

الهی خیلی زود بیای وبگی همه چی خوب بوده 


خواهر گلت هم حق داره دل نگرانت بسه عزیزم من جای ایشون بودم همینکارو میکردم 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز