نود درصد توصيه هاي روانشناسي خانواده خطاب به زنهاست
فقط ما بايد خودمون رو تطبيق بديم و تغيير كنيم با اخلاقاي بد آقايون
مثل قوانين و فقه مون نظريات روانشناسي رو هم مردا نوشتن
سعي كنين درباره موضوعاتي كه دوست داره باهاش صحبت كنين و وقتي باهاتون صحبت ميكنه عكس العمل نشون بديد مثلا بخنديد سر تكون بديد جواب بديد و وقت بزارين بشينين مثلا وسط تعريفش بلند نشين بريد اشپزخونه بزارين متوجه بشه حرف زدنش و بودنش ارزش داره خودتونم از اتفاقاتي كه ميافته براش تعريف كنين
قبول دارم متاسفانه اقايون الان اكثرا فقط وظيفه خودشونو كار بيرون ميدونن و همين
ولي خانما درك بيشتري دارن و من ديدم سر مسائل خيلي كوچيك چ دعواهايي راه انداختن بالاخره ادما بأهم متفاوتن هركسي در كنار رفتاراي خوب رفتاراي بد هم داره
زن و مرد مکمل هم هستن.
وقای مرد و زن ازدواج میکنن.اولویت باید بشه طرف مقابل.
به قول بابام میگه مرد برای خانوادش جهاد میکنه.
زن هم همینطور.
کار خونه واقعا اسون تر از کار بیرون نیست.
وقتی زن نمیگه بابای من اینجوری کار میکرد.مرد هن نباید موقع اشپزی یا خانه داری به هنسرش بگه مامان من اینجوری غذا میپزه در ضمن اینکه اصلا خوشمزه نیست.
وقتی زنت از یه رفتاری ناراحته یا متقابلا مرد.شاید برای ما قابل درک نباشه ولی اینقدر باید طرفمون برامون ارزش داشته باشه که کمکش کنیم تو این حساسیت.نزاریم بیشتر بشه.
عیب های هم رو قبول کنیم.ّاز هم در مقابل دیگران دفاع کنیم.
به هم محبت کنیم.
ولی وقتی اینا یکطرفه شد.ولی زندگی شد نظر دیگران.ّولی وقتی حساسیت ها اصلا بهش اهمیت داده نشد.ّاین میشه ناراحت شدن این میشه اتباشته شدن این شروع دعواس.
حالا یه عده مثل من میان و میخوان حلش کنن.میخوان اگه میشه زندگیشونو نجات بدن.ّ
میان با هنسرشون صادقانه حرف میزنن.ّولی بازهن انگار نه انگار.ّ
این میشه دوهفته اصلا برات مهم نیست همسرت بهت زنگ بزنه یا نه
این میشع که به خودت بگی.برای چی بجنگم?
برای چی از ارزوهام بزنم.?
میرم از این زندگی.ّبه همین راحتی.
مشاوره رفتم.ّهم زن هم مرد.
هر دو ناراحت و متعجب بودن.
بعد از رفتن به مشاوره.و دوهفته مشاور با همسزم صحبت کرد.و من در موردحساسیت هام بار دیگه گفتم به هنسرم.
دقیقا چندروز بهش نخورد که یه اتفاقی افتاد دیدم فایده نداشته.
تلاش فقط یه طرفس.
پس تصمیم به جدایی گرفتم
در مقابل خانواده ها.و دوستان و فامیل باید اولویت باشه.
پدر من در تمان زندگیش 5بار هم مسافرت مجردی نرفته.ّو چون جانبازه و دوست هم جبهه ایی داره.
مادرم خیلی وقت ها دیدم به پدرم پیشنهاد میده تو برو بهشون سر بزن برای ارامشت خوبه.
یا پدرم به جای رفتن با دوستاش به مسافرت خانواپش رو میبره مسافرت.ّ
به خانواده خودش هم اهمیت میده و کم نمیزاره.ولی اولویتش ما هستیم.ّ
البته من كه هنوز ترم اخر روانشناسي ام ولي اساتيدمون هميشه ميگن هيچوقت نبايد به مراجعين واضح بگيم طلاق بگيرين ولي اگه واقعا دارين عذاب ميكشين و سختتونه ادامه دادن و مطمعنين كه هيچ جوره اقا عوض نميشن طلاق ميتونه نجاتتون بده ولي بازم اگه ميتونين طاقت بيارين صبركنين و اينكه نبايد از خودتون بد ميگفتين واقعيت بگين كه به فكر بره و فكر نكنه شما واقعا بديد و حق داره خودتونو از نظر شخصيتي قوي و محكم نشون بديد بريد كلاس ورزش اراسته باشين توي خونه جوري رفتار نكنين كه ميتونه شكستتون بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
