2777
2789
عنوان

با شوهرتون مشكل دارين؟بياين يه لحظه

| مشاهده متن کامل بحث + 581 بازدید | 43 پست
نود درصد توصيه هاي روانشناسي خانواده خطاب به زنهاست  فقط ما بايد خودمون رو تطبيق بديم و تغيير ...

شايد دليل اين كه انقدر امار طلاق زياد شده اينه كه زنا فكرشون بازتر شده و ديگه اين نگرش نمي پزيرن يا حداقل اينه كه صددرصد نمي پزيرن و مي خوان جدي گرفته شن و عين يك انسان باهاشون رفتار شه و تو تعارض با نگرش مردسالارانه قديم منجر به اختلاف ميشه

موافقیمممم

اگر میتونی واسه رسیدنم به حاجت دلم یه دونه صلوات برام بفرست، من به جاش پنج تا صلوات برات میفرستم گلم .اینجا باکسی دعوا نداریم😊 بیایین به همدیگه حس خوب تزریق کنیم .#اللهم عجل لولیک الفرج .❤مهدی فاطمه کجایے؟💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

البته من كه هنوز ترم اخر روانشناسي ام ولي اساتيدمون هميشه ميگن هيچوقت نبايد به مراجعين واضح بگيم طلا ...

قبلا اگه ازش میخواستم یه رفتارشو تغییر بده یا از یه چیزی ناراحت شده بودن بهش میگفتم.ّمیگفت یه طرفه رفتی.منم فلان.منم ناراحتم.

خواستم فقط دوطرفه حرف بزنم.که مثلا خیر سرم مشکل حل بشه

میشه برام دعا کنید🙏😔
بله متوجه شدم مثال رو  ولی مشکلات خیلی زیاده والا فقط اینا نیس

بله من خواستم بگم كه بين فكر زن و مرد تفاوت هست توي همه ي موارد اگه تفاوتارو درك كنيم و بشناسيم اكثر مسائل حل ميشه

ميتونين يه رفتارشو بگين و اينكه چجوري بهش ميگفتين؟

همیشه عجله داره.تا میریم بیرون خانواپش زنگ میزنن کجایبن.بیاین خونه.

ندبار اعتراض کردن چرا هروقت با من هستی عجله داری?ّ

میوه چیکار کنم عادتم شده.

حرف های خاله زنکی و یا دخالت خانوادش حتی در خصوصی ترین مسائلم وقای بهش میگم میگه حساسی.و سعی به حلش نمیکنه.

تو مراسم خواستگاری کلی باهاش حرف زدم.والا اگه میدونستم پدرشوهر و مادرشوهرمم حرف اول رو میزنن.میرفتم به جای صحبت کردن با همسرم تو مراسم خواستگاری با اونا حرف میزدم

دو شرط ضمن عقد داشتم.بعد از عقد زد زیر هر دوش چون خانوادش مخالف بودن.

ازش ناراحت باشم جوری نشون میده انگار مشکل از منه.


میشه برام دعا کنید🙏😔

ببخشید خانم روانشناس. فکر می کنم شما مراجعان زیادی داشته باشید. می خواستم تجربه خودم رو از این سایت باهاتون درمیان بگذارم. شاید به کار یکی شون اومد. خودم هم شغلم بی شباهت به شما نیست و مدام جامعه رو رصد می کنم. با مطالعه این سایت به این نتیجه رسیدم که مشکل بسیاری از خانوم ها اینه که با یک طرز فکر بی نهایت سنتی، می خوان یه زندگی مدرن رو اداره کنند. این دو تا با هم جور نمی شه. وارث تمام وسواس ها و ترس های مادرانشون هستند ولی می خوان شوهراشون مثل پدرانشون عمل نکنند و مادرشوهراشونم مثل مادرشوهرای خودشون نباشن.
خانومای این سایت، البته نه همه شون، بلد نیستن لذت ببرن. درگیر یه سری تصور اولیه هستن مثل اینکه: مردا همشون فلان... یا مثلا: خونه یه زن متاهل باید فلان طور باشه... یا: نباید به مرد اجازه داد فلان کنه...
همینه که مدام در حال نگرانی به سر می برن. همش دارن شوهراشونو چک می کنن. مدام مراقب هستن چیزی کثیف نشه. لک نیوفته. اشتباهی صورت نگیره. شوهرشون راه کج نره. به این لب نزنه. با اون حرف نزنه.
ما از مادرامون یه جور وسواس فکری رو به ارث بردیم متاسفانه که نمی خواهیم ترکش هم بکنیم. نقشی که توی زندگی بازی می کنیم، نقش یه انسان نگران و کنترل گره که حوصله شوهرامون رو سر می بره. فکر می کنیم باید همه چیز طرف مقابلمون از زیر نظر ما بگذره. تنها سفر نره. تو خونه آروغ نزنه. صبح تا شب مشغول رفت و آمد با فامیلمون باشه. لب به سیگار نزنه. جواب سلام فلان رفیقشو نده. به خواهرش پول قرض نده! آخه چقدر قانون؟ چقدر محدودیت؟ مگه خودمون کاملیم؟ پس کی قراره لذت ببریم؟ دیشب داشتم فکر می کردم که یه مرد یا حتی یه بچه آیا حق نداره دلش بخواد از این محیط فرار کنه؟
بسیاری از مشکلاتمون ناشی از اینه که مستقل نیستیم. یعنی قبل از این که به استقلال روحی و عاطفی برسیم می ریم خونه شوهر. چون فکر می کنیم هرکی رفت خونه شوهر یه معجزه از آسمون نازل می شه و ناگهان بهش بصیرت می ده.
همش وابسته ایم. چیزی به جز شوهرامون و فرش و یخچالمون نداریم. برای همین همه وقتمون رو می ذاریم برای همینا و بهش می چسبیم. درصورتی که حالت نرمالش به نظرم اینه که یه زن یا یه مرد حداقل ۴۰درصد از زندگیش برای شخص خودش باشه. یعنی اصلا دلیلی نداره ما همیشه چسبیده باشیم به هم. دلیلی نداره همه فکر و ذکرمون شوهرمون باشه که تا یه اخم کرد دنیا روی سرمون خراب شه. باید بتونیم به تنهایی هم از پس مشکلات روحی مون بربیایم. چه خبره انقدر وابستگی؟

شب اصلا پیشش راحت نیستم.خودش نمیخوابه نمیزاره منم بخوابم ّاعصابمو بهم میریزه.

هیچوقت کنار هم یه ساعت بدون دغدغه نیستیم.

یا مادرش زنگ میزنه ناهار درست کردم بیاین.یا میخواد بره خونه فامیلاش

میشه برام دعا کنید🙏😔
شب اصلا پیشش راحت نیستم.خودش نمیخوابه نمیزاره منم بخوابم ّاعصابمو بهم میریزه. هیچوقت کنار هم ی ...

ادامه دادن با يه سري ادما باعث افسردگي ميشه بنظرم شما چهار روز قهر كنين بريد خونه ي پدرتون بزارين چند روز تنها باشه و فكر كنه

ادامه دادن با يه سري ادما باعث افسردگي ميشه بنظرم شما چهار روز قهر كنين بريد خونه ي پدرتون بزارين چن ...

عقدم.

الان یک هفته و چند روزه قهرم.دیروز بهن یه پیام تبریک ولادت داد.

افسرده شدم از دست خودش و خانوادش.

میرم خونشون همش خوابم.

مرد سالاریه بدی تو خونشونه.ّاکثر مردهای فانیلشون زن دوم دارن.ّتو خونه اینجام حرفش زیاد زده میشه ّو من واقعا میترسم نکنه پس فردا سر منم هوو بیاد.

بسیار حرف مفت زن هستن تو همه مراسم های تازه عروس بازی در اوردن و تلخ کردن برام.


میشه برام دعا کنید🙏😔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792