من بچه سوم خونواده ام پدرم سی سال معتاده و روز به روز خودش رو بدتر میکنه یکی از برادرام رو روانی کرد اون یکی دیگه دل نداد به زندگی من سومیم من سر کار میرمو دارم کار فنی یاد میگیرمو حرفه ای همورزش میکنم ولی هر کار میکنمروحیم خوب نمیشه به لحاظ اقتصادی طبیعتا با این اوضاع مشکل داریم با پدرم خیلی بحث دارم که دیگه ترک کن بیا مثل بقیه ماهم زندگی کنیم به برادرم میگم حداقل تو بیا با هم جمع کنید خونواده رو اونم اصلا گوشش شنوا نیست و بی تفاوته میفتم یاد برادرم که همبازیم بود عادی بود نرمال بود اگه پدرم به فکر مواد نبود و زود تر درمانش میکرد الان سالم بود یه برادر کوچیکتر دارم ده سال از من کوچیکتره میگم پدر ترک کن نزار این آیندش خراب شه من هیچ انتظاری ازت ندارم فقط خونوادت رو جمع کن اصلا دربند نیست خونه رو میکنه پاتوق شیره ای ها خیلی جرو بحث داریم هر چقدر منطقی فکر میکنم من نمیتونم به تنهایی اینا رو جمع کنم راستش اصلا حال و روز خوشی ندارم و رفیقام هم درکم نمیکنن زیادم دوست ندارم از مشکلاتم براشون بگم ولی بخدا اونا نصف نصف منم توی زندگی مشکل ندارن ولی واس فرار کردن رفتن سمت دود و دم دوست دارم خوب بشم ولی نمیشه اگر من بی تفاوت باشم اینا توی خونه با هم بحث و کلنجار دارن نمیتونمم از این خونه برم چون دارم کار یاد میگیرم ولی خب کارم که یاد بگیرم نیاز به سرمایه میخواد که راه بندازم به عنوان یه شغل دوم مگه باشه چیکار کنم خسته ام سه چهار باری پشت سرم گفتن که من افسرده امو راست میگن منماز این اوضاع ناراحتم ولی هرکسی جای من بود همین حال و روزش بود تازه اگه توی دام اعتیاد نمی افتاد
والله خیلی قوی هستی برا افسردگیت که حق داری برو دکتر و اینکه تو قرار نیست همه رو نجات بدی مواظب باش خودت نابود نشی ،بیشتر حواست به برادر کوچیکت باشه شاید چند سال دیگه تونستی مستقل بشی و زندگیتو بسازی.
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.