احساس میکنم مشکل اصلیش کمبود اقتدار و توجهه اکثر مردایی که خودشیفته ان رو فقط با سیاست میشه خام کرد وقتی بهش این حس رو بدی که خیلی مرده خیلی به حرفش گوش میدی و همیشه حرف حرف اونه آروم میشه و بعد تو میتونی آروم آروم با پنبه سر ببری
میدونی داستان ازکجا شروع شد خواهر کوچیکم داشت عقد می‌کرد اول پدر مادر م باداماد مهریه وشیر بها رو تعیین کردن بعد بله برون گرفتن از اون موقع شروع کرد بهانه گیری که سر من داماد بزرگ بود سر این چرا من نبودم دیگه قطع ارتباط کرد و...
به نظرم یکم محبتت رو بیشتر کن یه سری تغییرات ظاهری تو رفتارت بده و بیشتر بهش محبت و بگو من متحول شدم بعد از اون با سیاست رفتار کن و یه جورایی زیر آبی برو.شوهر من خودشیفته است بعد خودش میگفت چرا مثل اون اولا سیاست نداری اون موقع من فکر میکردم بهترین مرد دنیا ام ،به من زور نگو خرم کن ببین کار به کجا رسیده بود که خودش میگفت خرم کن،انقدر مرد ها برده ی اقتدارن
همین دیگه اگه سیاست داشتی به خانوادت میگفتی باید همسر منم باشه خودتون زنگ بزنید بهش دعوتش کنید .یا بعد که ناراحت شده بود باید میگفتی من رفتم بهشون گله کردم و پشت تو دراومدم گفتم اگه من رو دوست دارید باید همسرم رو هم دوست داشته باشید اون ها هم منظوری نداشتن من از طرفشون عذر می خوام ما هم تو مهریه ی دخترمون به اونا نمیگیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
