یبار مهمون داشتیم دخترم رفته بود نوار برداشته بود زده بود به عروسکش میگفت مامان جیش داره .وایییییییییییییییی اونجا هم کلی ضایع شدم جدا از اون بعد مهمونا با شوهرمم سر این موضوع دعوامون شد
یه بار داشتیم میرفتیم مسافرت پسرم انقد تو هواپیما گریه کرد که نگووووووو هرکسی میومد یه نسخه میپیچید برامون همه شاکی شده بودن وقتی رسیدیم همه میگفتن بچه شما بود خیلی گریه میکرد منم انقد خجالت میکشیدم که مردم اذیت شدن.جالب اینجاست چند روز بعد رفتیم یه رستورانی یه خانوم آقا کنارمون بودن یهو خانومه گفت ااااااا اینا همونان که بچشون تو هواپیما خیلی گریه کردا😨😨😨😨
[QUOTE=52398444]یه بار داشتیم میرفتیم مسافرت پسرم انقد تو هواپیما گریه کرد که نگووووووو هرکسی میومد یه نسخه میپیچید ...[/QUOT
من درک نمیکنم بعضیارو
خب بچه است. واقعا پدر و مادر دوست دارن گریه کنه؟!!!.
چرا نباید یه اپسیلون درک داشته باشن
اگر در اراده ادم باشه و کم کاری کنه درسته که شاکی بشن ولی وقتی بچه است و نمیشه کاری کرد خیلی بده که بقیه اینجوری رفتار کنن
اره به خدا یه آقا میانسال جلو ما نشسته بود رفتار اون خیلی اذیتم کرد.همش غر میزد هی نچ نچ میکرد صندلیشم تا آخر خوابونده بود من حتی جا نداشتم به بچه شیر بدم.ولی دم مهماندارا گرم اومدن بغلش کردن باهاش بازی کردن کلی
پرواز خارجی بود خیر سرم.ایرانیا اینطوری میکردن.یه خانوم چینی کنارم بود انقد مهربون بود که نگو کلی کمکم کرد به پسرم خوراکی داد آخرشم باهم دوست شدیم ایمیل و شماره داد گفت میخوام راجع به ایرانیا بیشتر بدونم.هموطنهای خودم طاقت نداشتن
حاله دختر من یبار پسرعمم خونمون بود باباش رفتع بود حموم بندخدا گف بابات کجای گف آقا مهدی بابام ی ..دول.بزرگی دارع یعنی چ بگم از خجالت هیچوقت هم ندیده بود
