2777
2789
عنوان

کارد بزنی خونم درنمیاد

244 بازدید | 20 پست

شوهرم قرار بود امروز مامانشو ببره یکی از شهرای اطراف سر خاک یکی از اقوام

وفت ناهار درست کن و تا اون موقع برمیگیردیم

هنوز که هنوزه برنگشتن

منم با بچه ی هشت ماهه ی سرما خورده براشون ناهار درست کردم ، ساعت دو بهش زنگ زدم گفت ناهار درست کن شاید یه کم دیرتر برسیم ولی میاییم.

خودم ساعت ۴ ناهار خوردم، پدرشوهرم که تو همین ساختمونه گفت اونا ناهارشونو خوردن

بچه ام از صبح اینقدر گریه کرده که تمام استخوانام درد میکنه، دیگه داشتم خودمو میزدم

فقط یه بار شیر خورده

فرنی درست کردم نخورد، تخم مرغ آب پز کردم نخورد 

شیشه که اصلا نمیگیره

همه دارن تعطیلات و خوش گذرونی میکنن و من دارم عذاب میکشم 

آخه حرصم از ناهار درست کردنه، میخواستم ببینم اگه نمیان برای خودم از بیرون غذا سفارش بدم، با چه بدبختی غذا درست کردم، بچه یه سره جیغ زده و گریه کرده.

همشم آبریزش داره

از تعطیلات عید متنفرم چون اینا همش درحال عیددیدنی هستن،  ماشالا یه لشگر هستن و فامیلاشون انتها ندارن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ب شوهرت بگو بیشتر مراعات کنه 

امشب واسه خودت هرچی دوست داری سفارش بده نوش جون کن غذارم بزار واسه شوهرت خیلی خودتو اذیت نکن برو استراحت کن 

ارزش من رو به جز کسایی که منو دوست دارند کسه دیگه ای درک نمیکنه
فقط میتونم بگم خدا صبرت بده ☹️ از این به بعد رو نده . بگو بچه کوچیک دارم. خودتم بزن مریضی

خودش میدونه حالم خوب نیست

به خاطر زیاد بغل کردن بچه ام چندشبه جای بخیه هام درد میکنه.حتی بهش گفته بودم بعد تعطیلات باید برم دکتر

ترافیک🤔مگه چقدر ترافیکه که ۸ ساعت دیر کنن شمال هم رفته بود تا الان رسیده بود

ما خودمون شمال هستیم و خیلی ترافیکه 

دیر راه افتادن، اونجا رفتن خونه اقوام

مادرشوهرم یه جا بره دیگه بلند شدنش دست خداست

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز