سلام ۲۲ سالمه من ۱ساله عقدم ولی عروسی نگرفتم خانواده شوهرم اماده نیستن مادر شوهرم بیش تز حد دخالتگر و کنترل گره من سال تحویل به اصرار همسرم موندم خونه اونا و مادرشوهرم گفت حتماااابهمامان بابات بگو برن خونهدخترم شوهراین دخترم کسی نرهخونشون اونم نمیره خونه اونا از طریفم مادرشوهرش قلبش رو انژیوکرده بود ۱ماهی میشد ولی هم عیادت اون میشد هم عید دیدنی خلاصه من به مامان بابام گفتم مامان بابامم اونام ۴تا روستارو کوبیدن رفتن خونه اونا نزدیک۲۰کیلومتر مسیرشون بود رفتن ولی خواهر شوهر من خونه ما نیومد حتی مادرشوهرمم ایناهم نیومدن امروز ۱۰ فروردینه شوهرمم میگه امسال عید دیدنی جایی نمیره حالا مادر شوهرمداره خودشو میکشه زود باشید برید خونه دخترم وپسرم شوهرمم گفت دخترت خونه مامان بابای زن من رفت اونا رفتن؟نمیدونم مادرشوهرمم چی میگفت صداشونمیشنیدمپشت تلفن ولی شوهرم میگفت ما هیجا نمیتونیم بریم البته بگم شوهرم۲۴ساعتی کار میکنه اصلا یه لحضهدستش خالی نیست هییی مامانم از این ور منو دعوا میکرد چرا گفتی چرا دعوا میندازی بینشون خاک توسرت خجالت بکش و…ولی من بخدا بریدم چرا همیشه من باید عین برده باشم برای اونا بله چشم قربانشون باشم یه بارم اونا احترام بزارن تاپیک قبلو بخونید رسما مادرشوهرم کلفت اورده هر چقدرم نمیرم انجام نمیدم دست بردار نیست که نیست شما بگیذ نباید امروز اعتراض میکردم؟ صادقانه راهنماییم کنیذ انگارمن خواهر خودتونم
اصلا بهشون کولی نده. بهشون زباد محبت نکن. بدعادت میشن.چون سلطه گره باید بفهمه وقتی دستور میده دیگران برن خونه دخترش ، از اون طرف به دخترش هم باید بگه برن بازدید . باید بفهمه احترام دو طرفه ست
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
واقعا اشتباه کردم عین چی پشیمونم بیشتز از این میسوزم که اونا اصلا خونه مانیومدن
تاپیک قبلیتم خوندم خیلی عصابم خورد شد خیلی بهشون رو دادی تو مثلا تازه عروسی حتی عروسی هم نکردی چرا باید انقدر بهشون بها بدی اونا باید منتتو بکشن نه اینکه زنگم بزنن بگن بیا خونمون کار کن حد و حدودشونو بهشون بفهمون
بهشون سرویس هم میدی ؟ اگه شوهرت دهن بین نیست خونواده ش روش نفوذ ندارن اهمیت نده
تاپیکاموبخون ببین چقدر دخالت میکنه ول کنم نیست میبینه ناراحتم میشم یا شوهرم بدش میاد یا توجه نمیکنم یا انجام نمیدم ولی ول کن نیست عین کنه میچسبه به حرفایی که زده یا باید عملی بشن یا ذله میکنتمون
بخدا خیلی خستم خیلی بریدم ولی هیچ کاری از دستمبر نمیاد اخه من از اهنم مگه هیچیم نشه چطور بهشون حد و ...
بدون دعوت خونشون نرو وقتیم میری خودتو با کار هلاک نکن در حد جمع کردن سفره کمک کن به هیچ وجه اگه کسی برو نرو برا ظرف شستن اگرم رفتی تنها نرو یکم سرسنگین تر برخورد کن باهاشون دیگه هم تا اونا نیومدن دیدن پدر مادرت اصلا نذارن پدرمادرت برن خونشون یا زنگ بزنن به مادرشوهرتم بگو پدر و مادر من بزرگترن رفتن خونه دختر شما ولی دخترشما حتی نکرد یه زنگ بهشون بزنه یکم اخمو تر باش
در مورد بچه های خواهرشوهرتم به روشون نخند جدی باش بذار حساب ببرن یعنی چی که دست میکنن تو کیفت گوشیتم نده دستشون