من خودم مادرم ، بچه هامو خیلی دوست دارم
میدونم که هیچ پدر و مادری راضی نیس حتی یه خار به پای بچه ش بره
اما
همیشه برام سوال بود چرا رفتار مادرم نسبت به من یجوری
بعد فهمیدم از من خوشش‌نمیاد
مسخره س شاید ولی حتی اون حسادتش نسبت به خودمو حس میکنم مثلا طلا یا لباس جدید بخرم یا وسیله برا خونم یا یه کاری برا خودم بکنم اول حسابی انتقاد میکنه آدمو میکوبه حسادتشو که کامل خالی کرد میره دقیقا همون کار رو انجام میده
خیلی مادرا دیدم هر چی برا خودشون فراهمه برا بچه هاشونم میخوان یکیش مادرشوهرم ! خیلیبا خپاهرشوهرم صمیمیه و خیلی تو تصمیماتش ازش نظرخواهی میکنه
ولی مادر من اصلا نسبت به من اینجوری نیس
امروز دعوتشون کردم سوپ و قیمه و شله زرد پختم
میدونه دو تا بچه کوچیک دارم زنگ زده که من همون دم افطار میام خونه ت اگر بهم ریخته بود یا غذات بد شد اشکال نداره!
شکر خدا درسته دارم له میشم از خستگی ولی هم خونم مرتبه هم غذام خوشمزه شده یه سفره ی مرتبم چیدم
خدایی دلم میگیره واسه خودم
این حجم از تنهایی اذیتم میکنه....
