اعتبار و علاقه وآبروی ۲۰ سالمو بخاطر جو گیری به خطر انداختم ،خدا رو شکر اعتبار قبلی باعث شد همه چی درست بشه
وای وای هر وقت یادش میفتم خندم میگیره🤣🤣
زیاده خیلی زیاد تخصصمه
اینکه هیچ وقت به شوخی های یه پسری ک اشنا خانوادگیمون بود نمیخندیدم و اصلا جدی نمیگرفتمش ..
اووو زیادبوده😂اخرش باهمسرم بحثم شد گریه وزاری راه انداختم بخیه هام دردمیکنه چون زایمان کرده بودم بعداومد شستشوداد پتوموگزاشت پیش خودش گفت بیابغلم تو دردبخیت نیست تو دلت خریدن نازتومیخواد🤭
همین چن ساعت پیش تو عروسی
یکیو دیدم خودمممم صورتمو بردم جلو باهاش روبوسی کنم
یهووو دیدم ن ارایشش قشنگه خودمو کشیدم عقب گفتم نه ولش ارایشت خراب میشههه
ینی خجالت اور بود؟؟؟
مجردم و همیشه همزمان با ۲ الی ۳ نفر دوستم
اصلا هم پشیمون نیستم
چطور لین کارا برا پسرا عادیه
خیلی وقتا تو احوال پرسی و .. ماچ سومم ب هوا رفته و آب شدمم
وای من نگو دیگه تو قرار اشنای با واسط ام رفتم تو پارک دیدن پسر از دور عاشق اش شدم گفتم یه جوری مخ اش رو بزنم ولی خاک تو سرم فقط کم مونده بود بگم بیای حتما منو بگیری گفتم طلا بدم میاد گفت راه دور گفتم مشکلی ندارم گفت ملا کات چی گفتم خانواده فقط دوست دارن من ازدواج کنم 😅😅😅
دوران دانشگاه ترم اول یه پسر رو دیدم ازش خوشم اومد دیگه ندیدمش تا ترم آخر بازم دیدمش جوگیر شدم ازش خوشم اومد دیدمش دست و پام و گم کرده بودم بنده خدا با چشمای گرد و متعجب نگام می‌کرد دیگه هم ندیدمش یادم میاد آب میشم
تحویل سال کع همه روبوسی میکردن اومدم شوهرمم ببوسم اون خجالت کشید رف کنار انقد خجالت کشیدم
توی شهربازی سوار قایق شدیم چون خالم بلد نبود درست پارو بزنه به جای ۴۰ دقیقه ۱ ساعت روی آب بودیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
