2777
2789
عنوان

قهر شوهر

956 بازدید | 40 پست

سلام

من و همسرم سر رفتار مادرش  با هم مشکل پیدا کردیم.یعنی مادرش رفتارایی از سر محبت زیاد به همسرم میکنه که باعث میشه من تحت فشار قرار بگیرم......خلاصه من هم رو این قضیه حساس شدم و هر بار هر بار که می خواستیم اونا رو ببینیم استرس می‌گرفتم و حالم بد میشد تا جایی که چند بار هم که مشکلی پیش نیومد من بعدش به خاطر فکر و خیال تو خودم رفتم و همسرم نسبت به این رفتار من به شدت حساس شد چندبار دعوا کردیم اخیراً و من بهش قول دادم رفتارم را اصلاح کنم تا دیشب که سر قضیه بسیار پیش‌پا افتاده‌ای از دست من ناراحت شد و دیگه اجازه حرف زدن به من نداد با من صحبت نمیکنه و به شدت روی رفتار من حساس شده و این شرایط را برای من مشکل می‌کند انقدر قضیه دیشب ساده بود که من واقعاً نمیتونم تصور کنم باعث دعوا بشه. و اما ماجرای دیشب از این قراره شرایط طوری شد که من و مادر همسرم به جای مراسمی بریم همسرم از من پرسید که میان من گفتم من نمیدونم مراسم چه جوریه لطفاً برام توضیح بده ولی مامانت خیلی دوست داره و به خاطر علاقه‌ی ایشون می آیم و همین جمله من باعث دعوای شدید و قهر همسرم با من شده و هیچ جور هم حاضر به صحبت نیست

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

متوجه مشکل دیشبت نشدم ولی مادر شوهر من هم خیلی محبت میکرد به شوهرم منم حساس شده بودم حتی میوه پوست میکنه میذاره دهنش مدام میبوسیدش و ازش تعریف میکرد و... من دیدم حساسیت من داره به ضررم تموم میشه تصمیم گرفتم مقابل به مثل کنم و درست مثل خودش ولی با شدت بیشتر رفتار کنم مادر شوهرم اگه قربون صدقه میرفت می یومدیم خونه یا اونا میرفتن من صد برابر بیشتر محبت میکردم به همسری و میوه پوست بگیرم و ماچ و... کم کم الان رفتارهای قبلی مادر شوهرم خیلی کمرنگ شده با شوهر من هم که خوبیم خداروشکر و همچنان محبتم رو ازش دریغ نمیکنم

آخه بنده خدا شوهرامون که گناه نکردن غر بزنیم اعصابشون خرد میشه

برای سلامتی نینیم صلوات میفرستین؟

منم یه بار با شوهرم حرفم شد، حرفش غیر منطقی بود هر چی صحبت میکردم که حرفش اشتباهه قبول نمی کرد، آخرش صدام رفت بالا، بهم گفت چون صداتو بردی بالا تا دو روز حق نداری حرف بزنی بام، فرداش هر چی بام حرف زد جواب ندادم،  گفتم خودت گفتی تا دو روز حرف نزن

خواهر که داشته باشی شبهای دلگیر نداری
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز