به اجبار چون خیلی حرف میزد خیلی سروصدا میکرد فروختمش بابام اعصاب نداشت اینم صدا میداد مجبور شدم بفروشم
جای خالیش خیلی حس میشه مثل دیوونه ها از عصر تا الان دارم گریه میکنم همش میگم الان چطوری خوابیده
یعنی دیگه قرار نیست ببینمش؟
همش میگم کاش واسه بار آخر میبوسیدمش 😭خیلی دلتنگشم
چطور فراموشش کنم هرچی عکس و فیلم داشتم ازش پاک کردم که جلو چشمم نباشه😔۶ سال بود داشتمش .
خیلی خونواده خوبی بودن که بهشون دادمش از این بابت میدونم جاش آمنه ولی همش بغض دارم