2777
2789
عنوان

هر کی به صبر اعتقاد داره یه لحظه بیاد دعاش میکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 513 بازدید | 43 پست
بالاخره باید اجازه بدن اونو نمی‌دن

عزیزم یه راه داری

ما به اینم فکر کردیم

ببین شما وقتی میخوای عقد کنی نیازه به اجازه پدر

اما وقتی پدر بی دلیل مخالفت میکنه

کافیه یه سکایت کنید برای ازدواج و دادگاه اونجور که شنیدیم از نظر اعتیاد و سلامت عقلی و مالی پسر رو میسنجه و به پدر میگن خب این پسر مشکلی نداره علت مخالفتت چیه؟؟

اگه علت مخالفت منطقی نباشه خود قاضی اجازه ازدواج و عقد رو صادر میکنه و به راحتی میتونید عقد کنید

اما خب بعدش ممکنه خانوادت یه مدت دل چرکین بشن

من خودم ترجیح میدادم با همه این داستانایی کا تو زندگبم کشیدم حداقل تو این یه مورد عین ادم برم سر زندگیم😂

عطسه تو دعا کردن یعنی چی مثلا دعا کنی یک ازدواج خوب بده یا فکر کنی ازدواج خوبی میکنی و صبر بیاد؟منظو ...

مثلا گفتم فلانی با فلانی ازدواج میکنند یک موردم نه چندتا مورد اونم در حالت عادی نه دعا نه ناامیدی بعداً متوجه شدم که اون دونفر ازدواج نکردن 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مثلا گفتم فلانی با فلانی ازدواج میکنند یک موردم نه چندتا مورد اونم در حالت عادی نه دعا نه ناامیدی بع ...

میشه برای منو اصلا بهش فکر نکنی😂😂💔

البته حتی در کل بعید میدونم ازدواجی باشه

در نتیجه احتمال کات کردنش برام خیلی زیاده

بی خیال بابااین چیزا خرافات محضهمیخوای زندگیتو بر اساس عطسه پیش ببری؟😑ازدواجی که با یه عطسه شروع شه ...

انقدی که فکر میکنم مغزم ترکیده نمی‌دونم کار درست چیه ببین دوست داشتمون بچه گانه نیست عقلانی همو دوست داریم و اینکه بخام ولش کنم میترسم نتونم هچ وقت فراموشش کنم یا کس دیگه ای پیش نیاد بالاخره تا حدودی سرنوشت دست خود ادامه نمیشه گفت همچین قسمت نبوده

مثلا گفتم فلانی با فلانی ازدواج میکنند یک موردم نه چندتا مورد اونم در حالت عادی نه دعا نه ناامیدی بع ...

چ جالب ولی من هر وقت دعا میکنم برا ازدواجم یا میگم این ختمو بردارم برا ازدواجم صبر میاد حس میکنم ازدواج ندارم صبر هم میگه زحمت نده ب خودت🤦‍♀️💔 

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏
چ جالب ولی من هر وقت دعا میکنم برا ازدواجم یا میگم این ختمو بردارم برا ازدواجم صبر میاد حس میکنم ازد ...

ایشالا که بختت سفید باشه ولی دوست داشتن و نرسیدن چیز بدیه کاش از اول نبود 

بله راه دور هستن اونا بنظرم با چند تا از بزرگای خانواده صحبت کن پادرمیونی کنن که اجازه بدن خانوادت

نمتونم دخترم متاسفانه مث پسر دست و بالم باز نیست مامانممم راضی شده بابام عمرا بخاطر مردم 

ایشالا که بختت سفید باشه ولی دوست داشتن و نرسیدن چیز بدیه کاش از اول نبود

آره ،من الان کسیو دوست ندارم  فقط برا ازدواج دعا میکنم و صبر میاد🤦‍♀️ من قبلا یکیو دوس داشتم همش صبر میومد براش تهه صبرش نشدن بود ولی اون نشدن از طرف خودمم بود چون چنتا خط قرمزایه منو داشت و من ب کل بخیالش شدم هر چند کلا قسمتم اون نبود

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792