جلوی من گفت ولی حواسش نبود ک اونجام
من پدربزرگم مرد بزرگی بود و ۴ سال پیش رحمت خدا رفت واقعا برای همه عزیز بود حتی خود پسر عمومم عاشقش بود
خیلی ناراحتم از حرفش تنها کسی ک مرده و با پسر عموم نسبت داره پدربزرگمه و خود نخاله اش هم از قصد گفت اینو
درسته در حد حرف بوده ولی ناراحتم ک چرا حرمت نگه نداشت
عموم خیلی بابابزرگم رو دوست داشت با خودم میگم چطوری تونست همچین چیزی ب زبون بیاره حداقل بخاطر شوهرش؟
ازش متنفرم زنیکه ی بیشعور