سلام دیشب افزار بودیم خونه مامان بزرگ شوهرم نذر داشتن با جاری دعوام شد صفحه 2

مدیر

عضویت: 1398/10/19

تعداد پست: 1987

نذر حلیم بود بعد به من گفتن دارچین بریزم به جاری هم گفتن روغن بریزه من داشتم دارچین میریرختم بعد گفتن دیکه تمومه دو سه تا دو مونده واسه تزیین من روغن نباتی سرد شد جاریم گفت برم داغش کنم گفتم نه ولش کن تموم شده دیگه خلاصه ی دفعه ۱۰ تا کاسه اوردن من داشتم تزیین میکردم بعد یکی به جاریم گفت چرا روغنت سرد شده برو داغ کن ی دفعه جاررریم بلند شد گفت خوب بعضی ها نمیزارن مخواستم داغ کنم کسی هم‌چیزی بهش نگفت انگار ته دلش چیزی مونده بود پیش شوهرمم که کلا نمیشه از کسی حرفی زد میگه تو از همه زود ناراحت میشی گفتم عروستون چه دلیلی داشت اون جوری داد زد جلو همه مثلا کی چی خوب سرد شد روغن برو داغ کن مگه دست پاتو گرفتم بستن!!!!من تا آخر شب براش قیافه گرفتن موقعه خداحافظی نگاهش نکردم حافظی کردم

1404/01/02

03:43

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

only58

عضویت: 1402/12/12

تعداد پست: 2827

دخالت نمیکردی خب

چکارش داری بره داغ کنه یا نکنه.

این رفتار نگاش نکردم و اینا چیه دیه تو روخدا بزرگ شووو

1404/01/02

03:47

2 نفر لایک کرده اند ...

zihciffvkjfdgkl

عضویت: 1403/04/23

تعداد پست: 4442

خب بعدش

هیچی دیگه اسی اخرسرنگاش نکرده خداحافظی کرده

یکی از خیرین رفته سوپر مارکت محله دفتر بدهی مردمو گرفته و فرار کرده.میخوام بگم با دست خالی هم میشه کار خیر کرد، دریغ نکنید.😂

1404/01/02

03:47

2 نفر لایک کرده اند ...

ریحانه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دوپروانه

مدیر استارتر

عضویت: 1398/10/19

تعداد پست: 1987

من بودم میگفتم ببخشید تقصیر من شد ،اینطوری شرمنده میشد .

من اصلا منظوری نداشتم ی دفعه بلند شده جلو جمع اشاره به من میره این نمیزاره من روغن بریزم خوب برو بریز منم حوصله ندارم کسی برا من خودشو لوس کنه آدم نیستی خواستم خودتو الکی عذاب ندی نری داغ کنی

1404/01/02

03:49

0 نفر لایک کرده اند ...