اره بخدا
من بابام ccu بستری بود
مامانم باش قهربود نرفت
خودم رفتم بخدا مردم تو بیمارستان فقط شبا میومدم خونه میخوابیدم
همون تایم متوجه لک بدنم شده بودم و بیماریم و اصلا حال روحی خوبی نداشتم میرفتم تو حیاط زار زاررر گریه میکردم
فقط من کنارش بودم حتی برادرشم نموند یه روز پیشش
تولداش روز پدرکادو خریدم
کیکخریدم با اینکه درامد بالایی ندارم
بعد نه تولدمو حتی یادشه ن تبریک
اصلا چندساله یادم نمیاد کادو داداه باشه بهم
پول و پول تو جیبی که ممممممحاله
براش مهم نیست ازکجا جورمیکنم
الان من در به در دکترام یه بار نمیگه اصلا چرا میری
چته ک میری
چه برسه به هزینه دادن
ازش متنفرم
کاش مردای اینحوری نسلشون منقرض بشه
باباهای مردمو میبینم خیلی ناراحت میشم