مامانم خیلی بی ادبه

آنلاین هم داشت انگار ؟

کدوم شهرید ؟

میتونم درکت کنم ولی یه چیزه دیگه رو هم درک کردم البته زمانه زیادی برد... وقتی سنم بالا رفت و گرم و سرده روزگار رو چشیدم خیلی جاها به مادرم حق دادم... با اینکه وقتی هم سنه تو بودم فکر میکردم حق به دستش نیست...واسه اینکه تصمیم بگیری دوسش داری یا نه باید اجازه بدی زمان بگذره زندگی مثه یه سیب میمونه که وقتی به طرفه آسمون پرتابش میکنی نمیدونی چند دور تاب میخوره تا دوباره به دستت میرسه...اینه که صبور باش ببین چی میشه...چه تو که جوونیو اوله راهی چه مادرت که نیمه‌های راه رو رفته... همه و همه‌ی ما دائما در حاله رشد و تغییر و یادگیری هستیم فرصت بده خدا رو چه دیدی شاید مادری که امروز ازش ناراحتی یه روزی یه جایی که اصلا انتظارشو نداری جوری پشتت رو بگیره و فرشته‌ی نجاتت بشه که ثانیه‌ای هزار بار بابته داشتنش خداروشکر کنی ...