هشت ماهه باهاشون رابطه ندارم.شوهرم تو عمل انجام شده قرارم داد..معده درد گرفتم دوس ندارم برم
سخت نگیر
برو دیگه سخت نگیر
اش کشک خاله است
چقدراز این حرکات شوهرا بدم میاد
یه بار باهام این کارو کرد بی خبر از من دعوتشون کرد
پرتشون کردم بیرون
رفتن که دیگه پشت سرشونم نگاه نکردن
همینجوریشم رفتن خونه اقوام شوهر سخته وای به اینکه قهرم بودی
اما چاره ای نیست باید سختیشو تحمل کرد بالاخرخ اوناهم پدرو مادرن و واجبه که بهشون احترام گذاشت و رفت و اومد کرد و تحمل کرد
بهش فکر نکن به جاش به این فکر کن انشاءالله ۱۲ ساعت دیگه راحتی . رفتی و اومدی و همه جی تموم شده
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
