اینی که گفتم با گوشت و جون تجربش کردم …
دوسال پیش این موقع فکر میکردم بااون ازدواج میکنم میرم تهران پیشش باهم زندگی میسازیم …
اون موقع کار نداشتم خودم یه دختر بی دست و پا بودم فقط امیدم اون بود
اگه به تاپیکای قبلیم نگان کنین میبینین
الان اون رفته دوسه روز پیش شنیدم ازدواج کرده با یکی دیگه
من چی؟
من یه دختر مستقل و کاری شدم و شغل خودمو دارم با پس اندازم گوشی خریدم طلا خریدم و الان سرمایم از اون روزا که الاف اون بودم و اسمشو عشق گزاشته بودم خیلی بیشتره
گاهی نشدن ها واقعا به نفعه خودمونه
انشالله برسید به چیزی که میخواید البته اگر خدا صلاح بدونه براتون ❤️😍