ی ماه قبل عید کاراش زیاد شد دیگ دیر میومد آخرا هم که دیگ اصلا ندیدیمش خیلی کم
دختر کوچولوم ک دیگ پدرم درآورد به امید اینکه عید میشه میاد خونه کمک حالم میشه . دو روزی اعصابم بهم ریخت دخترمم اذیت میکنه شوهرمم میگ بگیرش خونه رو آروم کن بخابم . چرا اتاق بهم ریخته چرا غذا نپختی چرا دیر پختی چرا کثیفی
از صبح تا حالا درگیرم خونه امم بزرگه از این طرف تمیز میکنم از اون طرف کثیف چرا به چشمش نمیاد این همه کاری که کردم یه هفته آخر با وجود دخترم برای کارمنداش افطار درست کردم دهنم سرویس شد شنیدم که گفته مگ چیکار کرد میخاست برا منم درست کنه بیشتر درست کرد دلم شکست😞