صبح دخترم رفت مغازه کوفت بخوره مغزمو خورد برم منم فرستادم رفته شوهرم بیرون بود اومد گفت چرا چرتو پرت خریده گفتم اصلأ خریده ول کن دیگه خیلی گیر داد بخدا
بعد گفت مامانت عقل نداره دفعه بعد ببینم رفتی فلان میکنم ها من گفتم حرف دهنتو بفهم خودت عقل نداری گفت دم عید دعوا ننداز گفتم میخوای دعوا نیوفته زبونت بزار تو کون..ت میخواستم بگم شکمت دیگه از دهنم در رفت یهو اومد منو خفه کنه موهامو از پشت گرفت گفتم باز دستت دراز شد که ول کرد فحش داد حالام دست پیش گرفته بی ادب شدی گفتم در مقابل بی احترامی که تا حالا بهم کردی هیچی نیست گفت دهنتو به وقتش پاره میکنم
.به چیش زبونش دراز یه قرون برای منو بچه هام خرج نکرده مثلا عید یخچال عین چی تمیز هیچی توش نیست