خرداد امسال میشد دو سال که با تمام مشکلات قهر و ها و آشتی ها گذشته بود اونم تو رابطه ی لانگ دیستنس برای دختری مثل من که اولین تجربش از عشق بود !
دور بودیم احمقانه بود اما جونم براش میرفت با اینکه خیلی اذیتم کرده بود تحقیر بی احترامی رفتن های بی خبر اما همیشه تهش دلم طاقت نداشت می بخشیدم اش با اولین ابراز پشیمونی کاراش و حرفاش هیچوقت فراموش ام نمیشه
اما همونقدر که روزای بد داشتیم روزای خوب ام داشتیم از همون پشت تلفن هر دفعه صداشو می شنیدم مثل روز اول قلبم تند تند میزد
هرکاری میکرد میرفت تا چند ماه برمیگشت می گفت عوض شدم باورم میشد می گفتم یه فرصت مگه چی میشه انسان جایزو الخطاست اینطوری خودمو گول میزدم
به اندازه همه روزای بد حتی شاید دو برابر اون روزای خوب داشتیم اگه بگم جونمم واسش میدادم دروغ نبود بخدا نبود
اعتماد داشتم بهش همیشه می گفت اونقدر آدم بدی نیستم جلوی کسی که دوسش دارم از یه بچه ۲ ساله ام دل نازک ترم خب شاید راست می گفت اما من اون ادم ای که دوسش داشت نبودم
میگفت هرکاری کنم خیانت و هرگز
تا اینکه چند روز پیش قهر بودیم کات نه ها فقط قهر
خیلی ازش ناراحت بودم بهم پیام داد بیا آشتی
گفتم نمیخام دلمو شکستی
بعد از اون دیگه هیچی نگفت صبح که پاشدم گوشیمو نگاه کنم شاید جوابمو داده باشه
دیدم بلاکم شکه شدم به دوستم گفتم برو پیچ شو چک کن ببین کامنت ام هست یا استوری گذاشته؟
کامنت ام نبود استوریش بود دست تو دست با همون دختری که ادعا میکرد نمیشناسه براش نوشته بود دخترم کش موش ام دست اش بود
شب قبلش به من گفته بود دخترم....
اینو گفتم که فقط یه چیزی بهتون بگم خواهش میکنم به هیچکس اعتماد کامل نداشته باشید هرگز وارد رابطه لانگ دیستنس نشید و چیزی رو با زور از خدا نخواید....
رابطه لانگ نابودتون میکنه هم روح و هم روان تونو من الان نابودم داغون شدم زخم ها خوب میشن اما جاشون تا ابد میمونه حواستون باشه به کی اعتماد می کنید و عمرتونو پای کی میذارید و اولین هاتونو با کی تجربه می کنید