بچه ها منامشب ی وسیله لازمداشتم خودمو شوهرم و مادرشوهرم و خاهرشوهرم توماشین بودیم
گفتم برو فلان جا برام بخر
کارتمم بهش دادم
شوهرمم رفت براخودش از کارت من خرج کرد وسیله گیمگرفت و کوفت
منم وقتی دیدم اینطوری کرده اتیشگرفتم ،
گفتمنباید کارتو به فلانی بدی
همش بی اجازه دست میزنه
هرچی نفس میکشیدم ارومنمیشدم
اصن نمیدونمچم شده بود
الانشوهرم قهره
😐😐😐😐😐😐😐😐😐