رفته بودیم خرید عید مثلا ،به خاطر یه مرده که کالسکه بچشو یهو تو اون شلوغی کج کرد مامانم خورد زمین به پیرزنه فقط دستش خورد بعد پیرزنه شروع کرد چرت و پرت گفتن به مامانم بعد بهش گفتم مامان منم خورد زمین خانم شروع کرد فوش دادن میگفت آشغال نکبت بی تربیت فلان فلان شده 😐 منو میگی کوپ کردم تازه مامانم رفت ازش معذرت خواهی کرد بعد بازم منو نشون میداد چرت و پرت میگفت که این بددهنه فلانه خداشاهده اصلا اصلا جز اون جملم بهش حرفی نزدم خیلی ناراحت شدم هر چی تو دهنش بود بهم گفت