عزیزم بستگی به شوهرت داره که چند وقت یبار ببرتت خونه پدرت اگه زود زود ببره که خوبه ولی اگه درک نداشته باشه سالی دوسه بار ببره قطعا دچار مشکل میشین
البته به خودتم بستگی داره که چقدر وابسته ای به خونواده
من ب ختطر خانوادم حاضر نیستم زندگیمو خراب کنم ب هیچ عنوان.... باتینکه شوهرم نکات مثبت زیاد ومنفی زیادیم داره والان قهرم هستیم اگه روزی جدابشیم فقط ب حاطر خودمونه ن کسی دیگه البته اون خیلی مامانیه
خب ادم از اولش از کجا بدونه که میشه تحمل کرد یا نه؟؟خب اولش که خوشب هست میایی بعدن که سخت شد یا عادی شد زندگی میری
من و شوهرم هر دو دوریم از شهرمون. خییییلیییی سخته
به عقب برگردم هم دوست دارم انتخاب کنم و هم نکنم
گاهی اوقات فکر میکنم ممکنه اینا اینوکه دلتنگه زو بهانه کرده باشن و مشگل چیز دبگه ای باشه که ما خبر نداشتخ باشیم ...مگه میشه زندکی رو به هم بزنی بخاطر دلتنگی .....نظرات شما چیه ؟
وای چقدر دلم گرفت... من عقدم خودم اصف همسرم ته تازه خونه هم پرند خریدیم
نمیدونم اصلا قراره چی بشه... از اینکه از فامیل مسخرم دورم خییییییییلیییییییی راضیم
اما هرموقع ب مامانم و داداشم فکر میکنم قلبم آتیش میگیره همش میگم چ کاری بود من کردم
چطور خانوادمو بذارم و برم ...
